گشت ایران

Gasht Iran

Gasht Iran

گشت ایران

با سلام و ادب ، هدف از ایجاد این سایت ، آشنایی هر چه بیشتر هموطنان عزیز با آثار باستانی و فرهنگی ; نقاط دیدنی و توریستی کشور ، جشنواره های داخلی و اطلاع از بهترین هتل ها و رستوران های ایران میباشد.ما را از راهنمایی ها و نظرات ارزشمند خود بهره مند فرمایید.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

@ علی خواجه سرویکاروانسرای خرگوشی متعلق به دوره صفویه است و در جاده قدیم یزد-اصفهان قرار دارد، نزدیک ترین شهر به این کاروانسرا شهر عقدا است که در 60 کیلومتری آن قرار دارد و نزدیکترین روستا، روستای سرو علیا است که در ۲۵ کیلومتری آن قرار دارد. نزدیک ترین آبادی تا این کاروانسرا در فاصله 7 کیلومتری است که یک آبادی تک خانوار است به نام کاییون که مردم بسیار خونگرمی هستند. ابعاد این قلعه 80*80 متر است که شامل صفه ها، حجره ها و اصطبل است، دیواره روی پشت بام دو متر عرض دارد و یک مخزن آب به صورت آب انبار در وسط آن قرار دارد که عموما در آن آب تمیز قابل دسترس است، چوپانان از این مکان به عنوان اقامتگاه استفاده می کنند، لازم به ذکر است داخل رباط یک چشمه آب بسیار گوارا و آشامیدنی وجود دارد!!! کاروانسرا کاملا داخل طبیعت بکر و وسط کویر قرار گرفته و می توان از آن به عنوان یک رصدگاه بسیار زیبا و مناسب استفاده کرد (تا قدر 6 و گاها تا 6.5 قابل رویت است) آلودگی نوری و مانع در سطح افق وجود ندارد، فقط ممکن است گاهی اوقات در سطح افق غبار داشته باشیم ولی به جرئت می توان از آن به عنوان بهترین رصدگاه ها نام برد.به تمام گردشگران و توریست ها مخصوصا افرادی که با منطقه آشنا نیستند توصیه میکنم حتما برای رفتن به این قلعه از ساکنین روستای سروعلیا کمک بگیرند.راه دسترسیبرای رسیدن به این رصدگاه از شهر عقدا در جاده قدیم یزد-اصفهان در مسیر اردکان به نایین جدا می شود و پس از پشت سر گذاشتن روستاهای مزرعه نو، خلیل آباد و سروعلیا وارد بیابان سرو علیا و از آنجا وارد بخشی از بیابان سروعلیا به نام خرگوشی می شویم که این کاروانسرا در دل این کویر جای دارد تا سرو علیا مسیر آسفالته است ولی از آن جا برای رسیدن به کاروانسرا باید مسافت 25 کیلومتر شنی را بپیمایید.این کاروانسرای متروک در محیطی بکر و خالی و رعب آور ساخته شده و چنان پرت و دور افتاده است که در حال ویرانی است و به عقیده اهالی روستاها رفتن به آن جا خطرناک است چون به نظر خرافی آنان آن مکان جن دارد!!!!!! البته این بیابان دارای شب های واقعا ترسناک است و دارای گرگ و... است.بهترین وسیله برای رسیدن به این قلعه این است که به روستای سروعلیا سفر کنید و با با مردمان خونگرم و مهمان نواز آنجا مشورت و پس از استراحت کافی و بازدید از این روستا، با اطلاعات کافی و جامع و بدون هیچ دغدغه ای به آنجا بروید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۱ ، ۰۴:۲۰
رضا نورمحمدی
بوشهر مأمن گور دختر، بنایی شبیه به آرامگاه کوروشپس از عبور از شهر برازجان و دالکی در مسیر جاده برازجان – شیراز و تقریبا 200 متر بعد از ایست و بازرسی و در کنار پل نمازی سه راهی‌ای وجود دارد که به شهر تنگ ارم منتهی می‌شود. در جنوب شهر تنگ ارم و جاده ارتباطی که به بوشکان ختم می‌شود نیز سه راهی دیگری وجود دارد که به سمت شرق و از روستاهای موردخیر، کنارسیاه و کفتار و عبور کرده و پس از گذر راه پرپیچ و خم و صعب‌العبور وارد جلگه بزپر می‌شود که از جبهه شرق آن نیز به جلگه سرمشهد منتهی می‌شود، جایی در استان بوشهر که مامن بنای تاریخی گور دختر است.پیشینیه تحقیقات و مطالعات بنای گور دختر «پروفسور ریچارد نلسون فرای» نخستین نویسنده‌ای بود که به وجود چنین اثری در دشت بسپر پی برد. وی در سال 1948 (1327 هجری خورشیدی) از ناحیه سرمشهد دیدن کرد و درباره آثار و نوشته‌های ساسانی آن مطالب بسیار ارزنده‌ای منتشر کرد. اما نتوانست خود آرامگاه بسپر را ببیند و یا مطالعه دقیقی درباره آن داشته باشد. در سال 1950 (1329 هجری خورشیدی) «پروفسور والتر برنوهنینگ» به همراه «محمدتقی مصطفوی» به سر مشهد رفتند تا از نوشته‌های ساسانی آن ناحیه قالب‌گیری کنند و از اهالی سر مشهد شنیدند که در نزدیکی آنجا یکی 2 اثر باستانی وجود دارد. اما به دلایلی نتوانستند از آن آثار دیدن کنند و به بازگویی آنچه شنیده بودند بسنده کردند.در سال 1960 «پروفسور لوئی واندنبرگ» بلژیکی در تحقیقی بسیار ارزنده درباره شیوه ساختمانی و تاریخ تقریبی گور دختر سخن گفت و احتمال انتساب آن را به یکی از نخستین شاهان هخامنشی به میان آورد.در همان سال «دیوید استروناخ» از گور دختر دیدن کرد و نظریه واندنبرگ در باب تاریخ تخمینی آن را پذیرفت. در سال 1966 «کارل نیلندر» با بررسی در ریخت و اندازه بست‌های فلزی تخت جمشید و پاسارگاد و میزان به کار گرفته شدن انواع آنها در بناهای هخامنشی، توانست راهی برای تعیین تاریخ تقریبی پاره‌ای از آن ساختمان‌ها به دست آورد و بر مبنای همین تحقیق گور دختر را متعلق به سده پنجم پیش از میلاد دانست. نظریه وی را بسیاری از جمله استروناخ و شهبازی پذیرفته‌اند.در سال‌های 1380 و 82 «علی‌اکبر سرفراز» بنای گور دختر و جلگه بزپر را مورد بررسی و شناسایی قرار داد و بنای گور دختر را متعلق به شاهان اولیه هخامنشی و کوروش اول پسر چیش پش و مقبره بالای آن را مربوط به همسر ایلامی وی می‌داند. معماری بنای گور دختر گور دختر بنایی است مستطیل شکل به بلندی 45/4 متر با بامی شیروانی شکل که از تخته سنگ‌های کرم رنگ بزرگ ساخته شده است. این بنا بر روی یک مصطبه سنگی بنا شده که زیرسازی اولیه و سکوسازی برای این بنا بوده است. شالوده اصلی آن شفته‌ریزی و شن‌های رودخانه‌ای است که مصطبه و پایه اصلی و اولیه بنا بر روی آن ساخته و پرداخته شده است. بر روی مصطبه سه ردیف سنگ به صورت پلکانی ایجاد شده که به اتاقک اصلی منتهی می‌شود. پائین‌ترین رج که بر روی زمین است 10/5 متر طول و 40/4متر عرض دارد. ارتفاع سنگ‌ها که به صورت پلکانی بر روی هم قرار گرفته 34 سانتیمتر است. اتاقک بالایی که بر روی پلکان‌ها ایجاد شده 40/3 متر ارتفاع، 95/2 متر طول و عرض آن 30/2 متر است. ضخامت دیوارهای سنگی این بنا در حدود 75 سانتیمتر است و بنابراین اطاق آرامگاه از درون 20/2 متر طول و 55/1 متر عرض دارد و ارتفاع آن از کف تا سقف مسطح آن 05/2 متر است. بنای مستطیل شکل گور دختر به طور کامل از 22 قطعه سنگ ساخته شده که هیچگونه ظرافت‌کاری در آن دیده نمی‌شود و به صورت خیلی ابتدایی سنگ‌ها را برش و حجاری نموده‌اند. در جبهه شمالی بنا با احتساب سنگ درگاه ورودی 5 قطعه، در جبهه غربی 4 قطعه سنگ، جبهه شرقی 3 قطعه، جبهه جنوبی 7 قطعه و سقف آن نیز از 3 قطعه سنگ ساخته شده است. سنگ‌های به کار رفته در این بنا از کوه‌های شرق جلگه و نزدیک به تنگه سه چاه جنوبی جدا شده و به محل انتقال داده شده‌اند. تمامی سنگ‌های اتاقک آرامگاه به وسیله بست‌های فلزی که به صورت توکار هستند و هیچکدام از آنها در ظاهر بنا دیده نمی‌شوند.بنا دارای یک در ورودی با ابعاد 70 ×90 سانتیمتر است که اندکی رو به شمال غربی است. هیچگونه نشانه‌ای که مربوط به قفل و بست سنگ درگاه باشد دیده نمی‌شود و احتمال می‌رود که اصلا سنگ درگاهی نداشته است و اگر هم داشته به صورت خشکه چین و بدون هیچگونه پاشنه در یا قفل و بستی ایجاد کرده‌اند. بر بالای درگاه ورودی و نزدیک به سقف فضای طاقچه مانندی به صورت مربع شکل به ابعاد 25×25 سانتیمتر دیده می‌شود که از پشت بسته شده است.گاهنگاری بنای آرامگاه گور دختر تاریخ‌گذاری آرامگاه گور دختر به دلیل نبود هر نوع سنگ نبشته‌ای برای محققان و باستان‌شناسان مشکل بوده است. به این دلیل آنها با توجه به شیوه معماری و کارکرد آن و با توجه به نوع مصالح و شیوه برش و وصالی سنگ‌ها تاریخ‌گذاری چندگانه‌ای ارائه ‌کرده‌اند. اکثر محققان که این بنا را از نزدیک دیده‌اند و مورد مطالعه قرار داده‌اند معتقدند از این نظر که بنا مربوط به دوره هخامنشی است هیچ شکی نیست ولی درباره اینکه این بنا مربوط به چه دوره‌ای از هخامنشی و مربوط به کدام پادشاه یا شاهزاده بوده است نظریات متفاوتی ارائه داده‌اند. از زمان داریوش به بعد در دوره هخامنشی شیوه تدفین تقریبا به یک شکل و فرم صورت می‌گرفته و همه قبرها در بدنه کوه به صورت دخمه‌های ایجاد می‌شده‌اند که این دخمه‌ها دارای قبوری بوده‌اند که جسد در آن قرار می‌گرفته که بعضا مانند آرامگاه داریوش دارای 9 قبر و آرامگاه پادشاهان دیگر نیز به طور متفاوت دارای قبوری بوده‌اند.اما آرامگاه کوروش در پاسارگاد آرامگاهی جدا از آرامگاه‌های پادشاهان بعد از خود است، این آرامگاه با سبک معماری و الگوی مذهبی غیر از پادشاهان دیگر و همچنین الهام گرفته از معماری بومی محلی و معماری همسایگان شاهنشاهی خود است.نمونه چنین آرامگاهی در ایران تنها در منطقه پشتکوه برازجان در بزپر دیده می‌شود که از لحاظ معماری بسیار شبیه به هم، ولی آرامگاه کوروش در مقیاسی بزرگتر و اختلاف اندکی در شیوه معماری آن مشاهده می‌شود.این دو بنا نشان‌دهنده این است که هر دو شخص پادشاه دارای یک نوع مذهب و از لحاظ اعتقادی بسیار به هم نزدیک هستند که برای ساخت آرامگاه خود از دیگری وام گرفته شده است. بحث مهم اینجاست که چرا در زمان پادشاهان بعد از کورش این نوع و شیوه آرامگاهی دیگر ساخته نشده ولی در زمان داریوش به بعد آرامگاه‌های آنها شبیه به هم و همان سبک رعایت شده است. بحث مهم دیگر این است که آیا آرامگاه کوروش زودتر ساخته شده یا آرامگاه گور دختر بزپر و کدامیک از دیگری وام گرفته شده است. نتیجه قابل بحث این است که در زمان پادشاهی بعد از کوروش و در زمان داریوش، فرم آرامگاها با آرامگاه کوروش کاملا فرق دارد و سبک ساختن آرامگاه شبیه آرامگاه کوروش دیگر تکرار نشده و این تنها سبکی است که در زمان کوروش ساخته و متوقف شده است و نمی‌توان پنداشت که بعد از چند سال آرامگاهی شبیه به آرامگاه کوروش در جلگه بزپر برای یکی از شاهزادگان هخامنشی ساخته شود در صورتی که تمام شاهان هخامنشی از زمان داریوش به بعد سبک قبور دخمه‌ای استفاده شده است.آرامگاه گور دختر از نظر معماری بسیار شبیه به آرامگاه کوروش است ولی از لحاظ ساخت و ساز معماری در ابعادی کوچکتر از آرامگاه کوروش ساخته شده و از نظر معماری بسیار ساده، سنگ‌هایی به صورت خشکه چین و فاقد نشانه‌های شانه سنگ تراشی و بسیار مبتدی ساخته و پرداخته شده است. با این شواهد به نظر می‌رسد که آرامگاه گور دختر باید قبل از آرامگاه کوروش ساخته شده باشد. اگر بعد از آرامگاه کورش این اثر ساخته شده بود مطمئنا از لحاظ ساختار معماری بهتر از آرامگاه کوروش ساخته می‌شد نه اینکه این بنا به صورت بسیار ابتدایی و ساده که در برش سنگ‌های آن می‌توان مشاهده کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۱ ، ۰۴:۲۰
رضا نورمحمدی
معبد داش کسن یکی از بی نظیرترین معابد سنگی ایران است؛ معبدی با طرح اژدها که وقتی گردشگران آن را می بینند تصور می  کنند با معبدی چینی روبرو هستند اما این اثر تاریخی یادگاری از دوره ایلخانیان استبنایی صخره ای در زنجان، مشهور به معبد داش کسن در 10 کیلومتری جنوب شرقی سلطانیه، در نزدیکی روستای ویر، از توابع همین بخش قرار گرفته است. این مجموعه در محوطه ای به شکل مستطیلی ناقص، به طول 400 متر و عرض 50 تا 300 متر دیده می شود.درون این مجموعه، سه غار نسبتا عمیق در دل کوه کنده شده است که کنده کاری های زیبایی دارند. از نقش های این کنده کاری ها، می توان به دو تصویر اژدها که در مقابل یکدیگر به شکل قرینه حک شده اند و طول هر یک 3/5 متر است اشاره کرد. در طرفین این نقش ها، محراب های زیبای نقش داری با طرح های اسلیمی، گل و بوته و مقرنس های سنگی کنده کاری شده اند. مجموعه آثار کنده کاری این محل، یادگار هنرمندان چینی است که به فرمان اولجایتو از چین فراخوانده شده بودند.   بر اساس فرضیه ای، غارهای «داش کسن» در دو دوره تاریخی جدا از هم مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره نخستین، این غار نیایشگاه آئین مهرپرستی در عهد ساسانی بوده است اما از این دوره آثاری به جای نمانده است. دوره دوم که نقش های اژدها، برگ مو، پیچک و طرح های اسلیمی، یادگار آن دوره است، به دوران فرمانروایی ایلخانان تعلق دارد.   سنگ های سبز به کار گرفته شده در حصار ارگ سلطانیه، مطمئنا از محل تاریخی داش کسن (سنگ بر) بریده شده است. در نتیجه برش و انتقال سنگ، فضای لازم جهت کنده کاری و دخمه سازی در این محل فراهم شده و این مکان با اندکی تغییرات به آرامگاه تبدیل شده است. بنابراین، محوطه تاریخی داش کسن را می توان در ردیف آرامگاه های دوره ایلخانی نیز طبقه بندی کرد.معبد صخره ای داش کسن که به معنای سنگ تراشیده یا بریده سنگ است در جنوب شرقی روستای ویر در سینه کش ارتفاعات محلی سلطانیه قرار دارد، در این معبد علاوه بر استفاده از فن آوری پیشرفته زمان که پیامد رشد و تکامل فن سنگ تراشی با ابزار فلزی است، انتخاب مناسبترین نقطه نسبت به نقاط همجوار نمودار توجه و آشنایی کامل سازندگان آن با دانش زمین شناسی و معدنشناسی است.   به نظر می آید هنرمندان خلاق معبد صخره ای در خلق حجاری ها و کنده کاری های زیبا که در غرب و شرق این نیایشگاه گسترده شده علاوه بر مهارت در تکنیک سنگ تراشی از پاره ای اصول پیکرتراشی نیز الهام گرفته اند.اژدها نماد ظلم و پلیدیظهور و پیدایش این معبد صخره ای را می توان با توجه به شکل معماری (چلیپایی) آن و وجود فضاهایی مانند مهرابه های مهرپرستان به سده های اول و دوم میلادی بازگرداند و از سوی دیگر نحوه پرداخت نقوش آن متاثر است از اوضاع اجتماعی ایران قرن هشتم قمری، نقوش حجازی شده اژدها، طرح های گیاهی، ردیفی از بن نگاره ها روی گلدان هایی در دو سوی طاق هلالی که در دهه ها و سده های بعد، این شیوه تزئینی را بر گرداگرد ایوان های مساجد می بینیم، همراه با محرابی هایی با تزئینات مقرنسی، آمیزه ای از هنر ایران و چین را با مفهوم و محتوایی دیگر به وجود آورده.اژدهای نقش شده بر پیکره صخره ای داش کسن که در هنر و اندیشه ایرانی مظهر ظلم، ستم و پلیدی است با نفوذ قوم فاتح همچون محافظ همیشه بیدار که نشان از ارزانی، خیر، برکت، دولت و سلطنت دارد در هنر ایران جای می گیرد.   شکل گیری این معبد پس از مرگ ارغونشاه، با پشتکار الجای خاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده آغاز شد، ولی به پایان نرسید. از نظر نقشه و نقوش تزئینی یکی از با ارزش ترین نمونه های معماری صخره ای در طول تاریخ معماری ایران به شمار می رود. در این معبد نقوشی از هنر چینی به کار رفته است.نقش های اژدها به طول پنج متر و عرض 1/5 متر در زمره بزرگترین نقوش تزئینی این معبد است که در پیچ و خم های شگفت انگیز خود رموز نهفته ای دارد. دیگر نقوش تزئینی این معبد، تاقچه های بسیار فاخری است که در ضلع شرقی و غربی معبد در کنار نقوش اژدها کنده شده اند. این تاقچه ها با مقرنس های بسیار زیبایی شکل گرفته که یادآور استادی هنرمندان سنگ تراش معبد در آن دوره است. همچنین نقوش اسلیمیکه در نوع خود ماهرانه تراشیده شده اند با طرح های بسیار متنوع بیانگر فعالیت هنرمندان مسلمان در پدید آوردن این معبد است.در ساخت این معبد، همواره پیروزی از تقارن طولی مد نظر بوده و این تقارن در کلیه بخ شهای معبد به چشم می خورد. معبد تاریخی داش کسن از سمت شمال به دشت سلطانیه و بنای تاریخی آرامگاه سلطان محمد خدابنده اشراف دارد. این معبد در کنار شهر قدیم سلطانیه با گنبد رفیع آن، آرامگاه چلبی اوغلو و آرامگاه ملاحسن کاشی، در مجموع محور فرهنگی تاریخی سلطانیه را تشکیل می دهد.چگونه به نقش اژدها برسیم؟راه رسیدن به معبد چندان مناسب نبوده و از روستای ویر به بعد کاملا خاکی و بدون تابلوی راهنما است. از حاشیه روستا تا معبد حدود پنج کیلومتر راه را باید طی کرد که بهتر است یکی از اهالی را به عنوان راهنما با خود همراه داشته باشید؛ تا برای یافتن محل معبد دچار مشکل نشوید. در کنار معبد یک کانکس کوچک وجود دارد که نگهبان معبد در آن زندگی می کند. معبد باستانی «داش کسن» یا آنچنان که جهانگردان آن را می شناسند: معبد اژدها؛ در حاشیه روستای «ویر» در حدود 15 کیلومتری شهر تاریخی سلطانیه واقع شده که به نقش دو اژدهای برجسته و چند محراب اسلامی در دو سمت خود و به قرینه یکدیگر مزین است.   یکی از دلایل معروف بودن این معبد به دلیل وجود نقش های اژدهای آن است که نمونه های مشابه آن را آنوبانینی در جای دیگری از ایران مشاهده نکرده است. طبق نظر برخی باستانشناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام باز می گردد که در زمان ایلخانان، نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده است.در حال حاضر، چیز زیادی از این معبد باقی نمانده و تنها سنگ های بزرگ و پرانده در گوشه و کنار معبد دیده می شود. محدوده معبد اژدها مستطیلی و به ابعاد تقریبی 100 متر در 50 متر است که یک قسمت از آن به واسطه حفاری در تپه ایجاد شده است. معبد در دامنه تپه ای قرار داشته و مشرف به دشت های وسیع و زیبایی است. مجموعه تاریخی داش کسن مرکب از ایوان ها، نقوش برجسته و محوطه های باستانی است که در جهات مختلف به ویژه نقش حجاری شده اژدها، منحصر به فرد و قابل توجه است.    آثار به جای مانده در محل؛ این احتمال را قوت می بخشد که ایلخان مغول «ارغون» بیش از گرایش به دین اسلام، اقدام به ساخت معبدی کرده است. تاثیر و تاثیر متقابل ایران و چین بر یکدیگر بیش از هر محل دیگری در این مکان مشهود است چنانچه تلفیق طرح های اسلیمی و نقش اژدها این موضوع را متذکر می شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۱ ، ۰۴:۲۰
رضا نورمحمدی