گشت ایران

Gasht Iran

Gasht Iran

گشت ایران

با سلام و ادب ، هدف از ایجاد این سایت ، آشنایی هر چه بیشتر هموطنان عزیز با آثار باستانی و فرهنگی ; نقاط دیدنی و توریستی کشور ، جشنواره های داخلی و اطلاع از بهترین هتل ها و رستوران های ایران میباشد.ما را از راهنمایی ها و نظرات ارزشمند خود بهره مند فرمایید.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
عمارت عالی قاپو   کاخ عالی قاپو عمارتی است که در غرب میدان نقش جهان و روبروی مسجد شیخ لطف الهسر بر افراشته و به عنوان یکی ازمهمترین شاهکارها ی معماری اوائل قرن یازدهم هجری از شهرتی عالم‌گیر برخوردار است . تاریخ ساخت بنا به 1054 هـ.ق باز می گردد و بانی آن بانی : شاه عباس اول می باشد.این قصر دروازه مرکزی و مدخل کلیه قصرهایی بود که در دوران صفویه در محدوده میدان نقش جهان بنا شده بودند . عالی قاپو مرکب از دوکلمه عالی و قاپو است که با هم به معنای « سر در بلند » یا « درگاه بلند» هستند. اسامی دیگر آن علی قاپو ، دولتخانه مبارکه نقش جهان و قصر دولتخانه می باشند.از زیر سر در بلند کاخ که تمامأ با سنگ ساخته شده به قصر وارد می شویم و به وسیله پلکانی که در دو طرف تعبییه شده اند به طبقات فوقانی می‌رسیم . عالی قاپو دارای پنج طبقه است که هر طبقه آن تزئینات ویژه‌ای دارد در طبقه همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداری و دیوانی اختصاص داشت ، در طبقه سوم ایوان بزرگی است که بر هجده ستون بلند و رفیع استوار است و در وسط این ایوان حوض زیبایی از مرمر وجود دارد .آنچه عالی قاپو را در عداد آثار با شکوه و بسیار نفیس قرار داده است اثر هنرمند معروف عصر صفوی رضا عباسی یعنی گچبریهای آخرین طبقه است که تالار آن به اتاق موسیقی یا اتاق صوت نیز معروف است .در این قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحی در دیوار تعبییه شده است که این اشکال علاوه بر نمایش زیبایی و خلاقیت و ابتکار هنرمندان گچکار برای این بوده است که انعکاس حاصل از نغمه‌ها ی نوازندگان به وسیله این اشکال گرفته شود و صداها طبیعی و بدون انعکاس صوت به گوش برسند .به طورکلی بنای عالی قاپو به عنوا ن یک بنای تشریفاتی خوش ساخت و زیبا دستاورد دیگری از هنر معماری دوران صفویه است .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
حمام وکیل یکی از اثر زیبای زندیهحمام وکیل در دوره زندیه توسط کریم خان زند ساخته شد. این حمام در مرکز شهر شیراز و نزدیک دیگر بناهای دوره زندیه همچون بازار وکیل و مسجد وکیل قراردارد. از قسمت‌های جالب توجه این حمام قسمتی بنام شاه نشین است که مخصوص استفاده شاه بوده‌است.این بنا در غرب مسجد وکیل ساخته شده‌است. این حمام بزرگ از پیشرفته ترین اصول معماری زمان خود برخوردار بوده‌است. برای مثال، ورودی حمام کوچک است و با شیبی ملایم به هشتی ورودی که پایین تر از سطح زمین قرار دارد می‌رسد. ورودی به رختکن، زاویه دار ساخته شده و همه این ملاحظات برای این بوده‌است که از ورود سرما به داخل و از خروج گرما به خارج از حمام جلوگیری شود.سربینه حمام یک هشت ضلعی منظم است که هشت ستون یک پارچه سنگی در وسط سقفی گنبدی قرار گرفته‌اند. گرم خانه با سنگ فرش پوشیده شده‌است اما جالب توجه این که در زیر این سنگ فرش دالان‌های کم عرض و باریکی ساخته شده که هوای گرم و بخار آب در آن جریان می‌یافته‌است تا کف حمام زودتر گرم شود. در جنوب گرم خانه، خزینه قرار دارد که دو دیگ بزرگ برای گرم کردن آب داشته‌است. در دو طرف محوطه گرم خانه دو شاه نشین و در دو طرف خزینه دو حاکم نشین ساخته شده‌است. در وسط هر حاکم نشین نیز حوضی از سنگ مرمر دیده می‌شود.در زیر گنبد نقوش آهک بری زیبایی است که داستان‌های آنها از مذهب، سنت، علائق و رویاهای مردم این دیار سرچشمه می‌گیرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
باغ ارم یکی از مکان های دیدنی شیرازباغ ارم شیراز به طور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گورکانیان وجود داشته و با توجه به اینکه سیستم فئودالی به طور کامل بر جامعه آن دوره حاکم بوده بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم که باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حکام وقت بوده‌اند. ‌احتمال می‌رود اتابک قراچه که از طرف سنجر سلجوقی به حکومت فارس منصوب بوده دستور احداث این باغ را داده باشد. بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو که احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالکیت این باغ در دست نیست.شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال 742 ه.ق جلوس نموده و در سال 757 ه.ق کشته شد.پس از انقراض سلسله آل اینجو به وسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالکیت سلاطین آل مظفر در آمده و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان که به دست گورکانیان کشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شکوه بوده است.از عصر صفویه به بعد، باغ ارم در نوشته‌های جهانگردان، آباد و باشکوه توصیف شده است. در عهد کریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالکیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغ های شیراز مرمت گردیده است.  از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بود. خاندان جانی خان قشقایی که از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی می‌کردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده می‌کرده‌اند.نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی باشکوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی که مالکین سابق باغ ارم بوده‌اند در گوشه‌ای از این باغ به خاک سپرده شده‌اند که در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست.ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملک شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ کرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملک در سال 1311 ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمت های ناتمام به وسیله ابوالقاسم خان نصیرالملک، مالک این باغ اتمام یافته است. در آن زمان توصیفی توسط فرصت‌الدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده که به شرح زیر می‌باشد:"... بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال ...، سروهایش سر به افلاک کشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری که به واسطه دو ستون قوی پیکر برپاست و ارسی‌ها، گوشواره‌ها و اتاق ها و رواق های دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزه‌های اطراف جویش چون خط بر گرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده سپس مرحوم حاجی نصیرالملک خریده و حکم به بنیاد عمارات مذکور داده. حاجی محمد حسن معمار... آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزوده‌اند. آن نیز هوایش معطر است...، خلوتی دیگر دارد که نارنجستانش نام نهاده‌اند. باربند و کوشکی هم برای آن قرار داده‌اند."دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است:"... برای مدت لااقل 75 سال این عمارت در تصاحب خان‌ها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مرکزی باغ به شمار می‌رود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث کردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید.باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مرکبات و خیابان طویلی است که در دو طرف آن سروهای باشکوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی که شاهد مهمان ‌نوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یک بار مقداری از درختان مرکبات بر اثر سرمای سخت از بین می‌روند درحالی که سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ کرده‌اند ... ." در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است. امروز کوشک اصلی، هسته مرکزی این باغ و جالب‌توجه ‌ترین جنبه آن را تشکیل می‌دهد. اطاق های طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مرکزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفته‌اند. نهر آب مستقیماً از این تالار می ‌گذرد و در سر راه خود قبل از اینکه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر می‌کند. دیوارها و کف این تالار از کاشی‌های رنگین پوشیده شده است.پلکانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی که به تالار بزرگ منتهی می‌گردد متصل می‌سازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپه‌هایی تشکیل می‌دهد که در حاشیه رودخانه قرار گرفته است.در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمان های شیراز کاشی های براق و سنگ های تراش میراث قدیم را از نو رواج می‌دهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظره‌ای را متعلق به دوره ساسانیان که با کاشی های رنگی زینت ‌شده نشان می ‌دهد درحالی که در طبقه‌ای که هم‌سطح زمین ساخته شده تخته سنگ های آهکی نسخه‌های تحریف شده‌ای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان که در تخت جمشید دیده می‌شود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ کمتر دیده می‌شود و به جای آن در گلخانه که داخل آن را با چوب به طرز پلکانی ترتیب داده‌اند انواع گلها را در گلدان نگاهداری می‌کنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل کوشک و خارج آن قرار دهند."  باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملک به فرزندش رسید و پس از چندی به یکی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمد و به دانشگاه شیراز واگذار شد. دانشگاه شیراز مدتها به عنوان کاخ پذیرایی از آنجا استفاده می ‌نمود. در سال های 1350_1345ه.ش این باغ با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سه‌ تایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز می‌باشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
مجموعه گنج علیخان - کرمان گنجعلیخان که از حکام مشهور زمان شاه عباس است از سال 1005 تا 1034 هجری قمری بر کرمان فرمان روایی کرد و در زمان فرمانروایی بر کرمان آثار و ابنیه زیادی بنا کرد و در عمران آبادی این منطقه کوششهای فراوانی نموده استاز جمله آثارعام المنفعه ای که از این حکمران مشهور بجا مانده مجموعه گنجعلیخان در داخل شهر و ربا ط زین الدین (کاروانسرای گنجعلیخان) بر سر راه یزد و کرمان حوض خان بر سر راه کرمان به مشهد وتعدادی قنات در شهر کرمان بوده است. سهمی از درآمد مجموعه و قنوات اختصاص به آستان قدس رضوی داشته است بناهای مذکور در لشکرکشی های آقا محمدخان صدمات جبران ناپذیری دیده است.حمام گنجعلیخانورودی حمام در بازار جنوبی واقع شده است این حمام مجموعه ای است از تلفیق هنر معماری و کاربرد مصالح گوناگون با فضایی مناسب .معمار حمام و مجموعه استاد محمد معمار یزدی است . معماری که بحق اوضاع اقلیمی و اقتصادی فرهنگی زمان و محیط خود را می شناخته و در خلق آثار فوق از هنر مندانی چون علیرضا عباسی یاوری جسته است.حمام گنجعلیخان اثریست بدیع با کاشیکاری ها نقاشی ها گچبری ها مقرنس کاری ها و کاربندی ها ی زیبا با به کار گرفتن سنگها و تزئینات سنگی بسیار ظریف با مساحتی حدود 1000 متر مربع .حمام از دو بخش کلی رختکن و گرمخانه تشکیل شده است . در قسمت رختکن با ایجاد قرینه سازی در ایوانها و ایوانچه ها و ستون های سنگی تزئینی فضای مناسبی به وجود آمده است .در بخش گرم خانه قسمت خصوصی از عمومی جدا شده و شبکه آبرسانی منظمی آب را به خزینه و حوضچه های اطراف منتقل می نموده است .یک چال حوض آب سرد با سقفی شبیه خیمه و هشت ستون حمال بر زیبایی حمام افزوده است همچنین دو سنگ مرمر بزرگ در نورگیری گرمخانه دخالت مهمی داشته اند حمام تا 55 سال پیش دایر بوده و از آن زمان تا سال 1328 محل انبار کسبه و اجناس اسقاط در آمده بود و در حالحاظر از جمله جاذبه های توریستی شهر کرمان به حساب می آید .تعمیرات حمام از سال 1328 شروع شده و حمام به صورت موزه مردم شناسی در آمده است .در حال حاظر موزه حمام دارای تعدادی مجسمه و اشیائ با ارزش می باشد .مدرسه گنجعلیخانمدرسه گنجعلیخان در ضلع شرقی میدان قرار گرفته است . تاریخ بنای آن مطابق کتیبه سر در 1007 هجری قمری است . کتیبه مذکور که بیشتر آن ریخته به خط علیرضا عبا سی خطاط مشهور زمان صفوی است. این سر در دارای مقرنس کاری های بسیار نفیس بوده که در حال حاظر قسمت کمی از آن بر جای مانده است . کاشیکاری نمای داخلی مدرسه که شامل کاشی معلقی و معرق می باشد نمونه های زیبایی از کاشیکاری دوره صفویه به شمهر می رودضراب خانهضراب خانه در ضلع شمالی میدان گنج علیخان و مقابل حمام قرار دارد . نقشه آن هشت ضلعی و عبارت استاز یک طاق چهار ایوان و چهار غرفه در چهار زاویه . مصالح اصلی بنا آجر و گچ و تزئینات آن گچبری (شامل طرحهای خشتی) است . این بنا از سال 1325 به کمک بانک مرکزی مرمت و بازسازی شآب انباراز بناهای دیگر مجموعه گنجعلیخان آب انبار است بنای مذکور در تاریخ 1029 هجری قمری اتمام یافته و گنجعلیخان این آ ب انباررا به اسم پسر خود علیمردان خان نامیده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
سی و سه پل یکی از آثار زیبای اصفهانیکی از پل های زیبا و جالبی که در دوران صفویه بر روی زاینده رود احداث شد سی و سه پل است این پل در گذشته «پل جلفا» نامیده می شد (زیرا از این طریق به جلفا که تازه احداث شده بود می رسیدند). به «الله وردیخان» نیز معروف است زیرا سردار مشهور شاه عباس اول که به ساختن این پل مأمور گردید به این نام نامیده می شود.این پل که در نوع خود شاهکارى بى‏نظیر از آثار دوره سلطنت شاه‏ عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردى‏خان بنا شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویل‏ ترین پل زاینده ‏رود است که در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره‌ صفویه‌،مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در کنار این‌ پل‌ صورت‌ می‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شویان‌» را نیزدر محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می‌کرده‌اند. پل‌ مزبور یکی‌ از شاهکارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ محسوب‌ می‌شود.  این پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام الله وردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى که در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده که از هر چشمه آب خارج مى‏گردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه ‏هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:1 راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونه‏ها بوده است. 2 و 3 طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مى‏گذشت و به پیاده‏رو تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پله‏هاى ظریف بزیر پل متصل مى‏شد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مى‏کردند. 6 از زیر پل بود.مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین کرده‏اند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد.این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل الله وردیخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه چشمه خوانده‏اند و وجه تسمیه هر یک چنین است:1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است .2-چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده.3-از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفته‏اند .4-چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه .5- و اینک سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.این پل براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.شرحى را که سرپرسى سایکس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مى‏نماید عیناً در اینجا نقل مى‏گردد: خیابان با شکوه چهارباغ از یک طرف به پل الله وردیخان کشیده مى‏شود، که با این که حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مى‏آید، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مى‏شوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که 388 یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شده‏اى به عرض 30 پا بدین قرار ایت که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکى از آنها راه معمولى روى پل است که در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساخته‏اند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مى‏باشند، در بالا و پائین این طاقنماها که با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائى است که با پله کانها باین راه اصلى وصل مى‏شود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگرى است که به طول رودخانه امتداد مى‏یابد. تنها انتقاد مخالفى که براى ساختمان این پل مى‏شود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل الله وردیخان است که به نام بانى و سازنده آن خوانده مى‏شود و در همان موقعى که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را مى‏داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مى‏داد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نکرده است.ایوانچه‏ها و غرفه‏هاى زیبا و متناسب طرفین پل که جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مى‏باشد نوشته‏اند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلى متروک شود.وى در سال 1330 که آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمه‏ها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال‏التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده مى‏شود که اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مى‏شود.در شمال شرقى پل یعنى اول خیابانى که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مى‏شود که به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.سرپرسى سایکس انگلیسى در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کرده ‏اند.اینکه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مى‏رود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى رسیده است.شاه عباس اول به طورى که مورخان و سیاحان خارجى نوشته‏اند در هر حال در جشن آبریزان شرکت مى‏کرد و اگر در اصفهان بود در کنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در کنار دریاى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مى‏کرد. در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است.جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مى‏یافت. گذشته از باغ نقش جهان پل الله وردى خان را نیز آئین مى‏بستند و چراغان مى‏کردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مى‏گرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مى‏شد. از آن جمله در سال 1018 با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.میرزا علینقى کمره‏اى متخلص به نقى که از شعراى زمان بوده ماده تاریخى سروده که ابیات آن چنین است:فلک قدر الله و یردى که قدر                     ز عباس شاه اندر ایام یافتبامداد بیگ ویردى دادگر                          پلى کدر آغاز و انجام یافتبسعى ملک سیرت آقا حسین                 بخیر العمل حسن اتمام یافتبه دست زبر دست صعب امیر                 چو بند امیر این بنا نام یافتپى سال تاریخ این پل نیافت                  کسى خوبتر از پل اتمام یافتظاهراً گفته عالم آرا اینست که پل در سال (1011 ه.ق) ساخته شد و گفته‏هاى جابر انصارى قسمتى حاکى است که در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مى‏رساند که دستور داده شده که بسازند و در قسمت نوشته که ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنکه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال 1012 نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفته‏ها هم نشده است.ماده تاریخ منسوب به نقى کمره‏اى هم حاکى است که ساختمان پل امیر در سال (1005 ه.ق) انجام یافته است ولى تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان کرد که اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است که در ظرف یکسال چینن پلى ساخته شده باشد و حدال باید در سال (1003 ه.ق) شروع شده باشد تا در (1005 ه.ق) به اتمام برسد.آنچه به نظر مى‏رسد این است که براى ساختمان عباس آباد مسلم است که باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنى اتمام آن مطابق ماده تاریخى که سروده‏اند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است. که با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تکگائى که در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است که در تذکره نصرآبادى به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده:و از طرفى الله وردیخان در سال (1004 ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایا لت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت مى‏پرداخت تا اینکه حکومت کهکیلویه هم بر حزوه حکومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط مى‏شود که شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینکه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده که اصفهان را به پایتختى انتخاب کند و از این رو دستور داده بود که طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا کردن آن براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام الله وردیخان به فراس هم از این نظر بوده که اقدامات عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام الله وردیخان یعین بعد از سال (1004 هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى کمره‏اى هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (1005 ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (1005 ه.ق) و تکایا چهارباغ در (1011 ه.ق) و در سال (1025 ه.ق) تمام ساختمانهائى که از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.و اما اینکه گفته شده در سال (1011 ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که (1005 ه.ق) باشد مغایر است، مى ‏توان گفت الله وردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امکان عبور و مرور ساخته بوده که در (1005 ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (1011 ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود.نظر دیگرى هم امکان دارد و آن این است که بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقى کمره‏اى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاریخ چنین اشاره‏اى نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقى را همان پل سى و سه پل دانستاین بنای زیبا که با وجود مرور زمان با بزرگی و مشخصات آن سالم مانده است ارزش آن را دارد که برای دیدنش به اصفهان رفت، هر چند احتمالاً از کسی هم انتظار نمی رود که برای دیدن شاید باشکوه ترین پل جهان چنین کاری نکند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
قلعه فلک الافلاک خرم آباداین قلعه زیبا و دیدنی با 5300 متر مربع مساحت بر فراز تپه ای در مرکز شهر خرم آباد، با چشم اندازی فوق العاده زیبا قرار گرفته است. حریم این تپه باستانی، از شرق و جنوب غربی به رودخانه خرم آباد و از غرب به خیابان و محله دوازده برجی و از سمت شمال به خیابان فلک الافلاک محدود می شود.نام قدیم آن که به دوران ساسانیان بر می گردد، دژ شاپور خواست بوده و دارای 8 برج مدور و دیوارهای بلند و مستحکم است. وسعت محوطه باستانی که محل واقعی تحولات تاریخی بناست، حدود 400×300 متر مربع و ارتفاع تپه با احتساب دیوارهای بنا از سطح خیابانهای مجاور حدود 40 متر است. فضای داخلی بنای فعلی به چهار تالار نسبتاً بزرگ حول دو حیاط و تعدادی تالار و اتاق تقسیم شده است. ابعاد حیاط اول 5/22×31 متر و ابعاد حیاط دوم 21×29 متر است. در ورودی بنا در سمت شمال و در بدنه برج شمال غربی تعبیه شده است.دورتا دور قلعه را پرتگاهی مخوف فرا گرفته که دارای پوشش گیاهی ست و راه ورود به فلک الافلاک را دشوارتر می کند.نام این قلعه به مفهوم آسمان نهم و بالاترین فلک است که به طورمجازی دست نیافتنی بودن آن را می رساند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
مسجد جمعه یا مسجد عتیق اصفهانمسجد جمعه یا مسجد جامع اصفهان از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین بناهای مذهبی ایران است. کاوش‌های باستان‌شناسی صورت گرفته در این بنای تاریخی نشان می‌دهد که این مسجد پیش از تسلط اعراب بر ایران یکی از نقاط مهم مذهبی شهر اصفهان در دوران باستان بوده است.باستان شناس‌ها همچنین با کشف یک پایه ستون با تزیینات دوره ساسانی در منطقه شمالی مسجد وجود یک بنای قبل از اسلام در این نقطه از شهر اصفهان را تأیید کرده‌اند. به رغم آنکه درباره تاریخچه تحولات صورت گرفته در مسجد جامع اصفهان اختلاف نظرهایی وجود دارد ولی تخمین زده می‌شود که ساخت مسجد در قرن‌های اولیه هجری و در زمان عباسیان انجام شده است. در قرن سوم هجری نیز براساس گزارش‌ها محراب مسجد تخریب و جهت قبله آن اصلاح شده است.بخش‌های مختلف مسجد جامع اصفهان که در آخرین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو به فهرست جهانی افزوده شده است، نزدیک به دوهزار سال شکل گرفته‌ و طی این سال‌ها در حال مرمت یا بازسازی بوده است. آخرین بازسازی بخش تخریب شده این مسجد پس از بمباران این بخش توسط هواپیماهای عراقی در دوران جنگ هشت ساله صورت گرفت.مهم‌ترین طرح‌های توسعه مسجد تاریخی اصفهان در دوران آل بویه و پس از آن در دوران حکومت صفویه بر ایران شکل گرفته استدرخصوص این بنای تاریخی که اکنون هزاران سال از ایجاد آن می‌گذرد گفته می‌شود که مهم‌ترین طرح‌های توسعه مسجد تاریخی اصفهان در دوران آل بویه و پس از آن در دوران حکومت صفویه بر ایران شکل گرفته است.پرفسور آرتور پوپ (باستان شناس) درباره این مسجد می‌نویسد: «من آن روز وقتی به تماشای مسجد جامع اصفهان رفتم و در زیر این گنبد قرار گرفتم، متوجه شدم که تمام وجودم در تسخیر گنبد و مسجد است؛ چون در زیر این گنبد به خوبی می‌توان به شاهکار فنا ناپذیر و خلاقه ایرانی‌ها پی برد و به عظمت مسجد و گنبد آن اعتقاد پیدا کرد. من از آن به بعد، بارها به مسجد جامع اصفهان رفتم و با تماشای گنبد این مسجد، زبان به تحسین گشودم و عشق و علاقه خود را به اصفهان و ایران، روز افزون دیدم. به همین جهت می‌خواهم، بعد از این که دیده بر هم نهادم، جسدم را را در این خاک مقدس دفن کنند.»در مسجد جامع اصفهان چهار سنگاب قراردارندسنگاب ایوان درویش: در ایوان شمالی مسجد جامع که ایوان درویش نام دارد، سنگابی از جنس سنگ پارسی قرار گرفته‌است. این سنگاب ابتدا در مجاورت مقبره علامه مجلسی قرار داشته و بعد به محلّ کنونی منتقل شده‌است. قطر دهانه سنگاب 115 سانتیمتر است، ولی نیمی از آن به علت شکستگی از بین رفته‌است. کتیبه بدنه این سنگاب به زبان‌های فارسی و عربی و به خطّ ثلث است. آن چه از متن کتیبه بجا مانده به شرح زیر است:... و صل علی زین العباد علی و الباقر محمد و الصادق جعفر و الکاظم موسی و الرضا علی و التقی محمد و النقی...کرد وقف شاه مظلومان حسین ابن علی                   هرکه نوشد آب گوید لعن بر ابن زیادلبه این سنگاب دارای پنج جامگاه بوده‌است که شکستگی نیمی از سنگاب باعث شده که تنها دوتا از آنها باقی‌بمانند. نقشهای بدنه این سنگاب هم در اثر فرسایش تا حدودی از بین رفته‌اند.سنگاب ایوان صاحب: ایوان جنوبی مسجد جامع، ایوان صاحب نام دارد و سنگابی ساده در رو به روی آن قرار گرفته‌است. این سنگاب در میان حوضچه‌ای از سنگ چهارگوش قرار گرفته و روی لبه آن پنج جامگاه طرّاحی شده‌است. سطح خارجی سنگاب در بالا شامل کتیبه صلوات بر چهارده معصوم (ع) به خطّ ثلث و نقش‌های کنگره‌دار کوچک، و در قسمت پایین سنگاب، نقش‌های کنگره‌دار بزرگ است. همچنین بر روی بدنه سنگاب، کتیبه‌ای به این مضمون نقش بسته‌است.وقف شرعی نمود توفیق... استاد امین ولد اسمعیل... فی 1102دو سنگاب کوچک دیگر هم در مسجد جامع اصفهان وجود دارند که یکی در کنار حوض میان حیاط مسجد، و دیگری در برابر ایوان استاد (ایوان غربی) قرار گرفته‌اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
پل های تاریخی لرستانسفر به پایتخت پلهای تاریخیمسیر  لرستان با دارا بودن بیش از 100 پل تاریخی به عنوان پایتخت پلهای تاریخی ایران مطرح است، آثاری که از آنها به عنوان حیرت انگیزترین پلهای تاریخی دنیا یاد می‌شود و ثبت جهانی آنها در دستور کار قرار گرفته است.استان لرستان با موقعیت استراتژیک خود همواره در طول تاریخ به عنوان یکی از مهم ترین گذرگاههای شمال به جنوب کشور مطرح بوده به طوریکه این استان در دوره مادها، هخامنشی، ساسانی و اسلامی‌در مسیر هگمتانه ـ شوش در موقعیت ویژه ای قرار داشته و پل کشکان نیز در 50 کیلومتری جنوب خرم آباد در این مسیر احداث شده است.پل های گاومیشان، شاپوری، پل آجری، پلدختر، کلهر، کشکان و شکسته از جمله پلهای تاریخی لرستان هستند که بیش از هزار و 400 سال قدمت تاریخی دارند و از معماری و هنر و پل سازی منحصربه فرد برخوردارند.شناسایی بیش از 100 پل تاریخی در استان لرستانتعداد زیادی از این پلهای حیرت انگیز با طول بیش از 200 متر و چشمه طاق هایی به طول بیش از 30 متر جلوه هایی از فناوری و معماری پیشینیان خردمند این دیار را به نمایش گذارده اند. این در حالیست که ثبت جهانی پلهای تاریخی استان لرستان از جمله مصوبات دور دوم سفر هیئت دولت به این استان است که به نظر می‌رسد تحقق این مطالبه به حق مردم استان لرستان نیازمند پیگیری ویژه مسئولان و تشکلهای فعال در حوزه میراث فرهنگی است.مشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به وضعیت مرمت پلهای تاریخی لرستان برای ثبت جهانی اظهار داشت: در حال حاضر برای ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان عملیات اسکن لیزر، مستند سازی پلها، فتوگرامتری و ... آنها در استان صورت گرفته است.مطالعات ثبت جهانی 6 پل تاریخی لرستان انجام شدمحمد رضا اسدی با بیان اینکه در استان لرستان بیش از 100 پل تاریخی شناسایی شده است، بیان داشت: در حال حاضر کار ثبت جهانی شش پل شاخص استان لرستان در دستور کار قرار گرفته است.مشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان یادآور شد: این پلهای شاخص شامل پل کشکان، پل شکسته، پل کلهر، پلدختر، پل گاومیشان و پل زال است.اسدی با اشاره به وضعیت کارگاههای مرمت پلهای تاریخی لرستان یادآور شد: در حال حاضر کارگاههای مرمت پلهای تاریخی لرستان به صورت فعال مشغول به فعالیت هستندوی با اشاره به مراحل ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان بیان داشت: در تیرماه سال 88 یک هیئت کارشناس از سوی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور پلهای تاریخی لرستان را مورد بازدید قرار دادند. مشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان عنوان کرد: طی این بازدید صورت جلسه ای مبنی بر تهیه مدارک لازم، طرحها و ... پلهای تاریخی لرستان به میراث فرهنگی لرستان محول شداسدی افزود: بر اساس این صورت جلسه همه اقدامات، مطالعات و مستندات لازم به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور برای معرفی و ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان ارائه شده است.ارتفاع پل کشکان به اندازه یک ساختمان 12 طبقه استوی با بیان اینکه یکی از مولفه های لازم برای ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان منحصر به فرد بودن آنها است، ادامه داد: در حال حاضر پلهای تاریخی لرستان در جهان دارای ویژگی های منحصر به فردی است.مشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان با اشاره به پل تاریخی کشکان عنوان کرد: یکی از مولفه های منحصر به فرد این پل مساحت بیش از 200 متری پایه های آن و همچنین ارتفاع بلند آن است که به اندازه یک ساختمان 12 طبقه ارتفاع دارد.اسدی تصریح کرد: ویژگی های منحصر به فرد پل کشکان مانند مساحت پایه ها و ارتفاع آن در هیچ پلی در دنیا وجود ندارد.پل شکسته تنها پل سنگی دنیاوی با اشاره به ویژگی های منحصر به فرد پل شکسته استان لرستان نیز بیان داشت: این پل متعلق به دوره ساسانی و تنها پلی در دنیا است که تمام سنگ است.مشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان افزود: حجم و بزرگ بودن این پل نیز از دیگر ویژگی های منحصر به فرد پل شکسته استان لرستان است.اسدی همچنین با اشاره به ویژگیهای منحصر به فرد دیگر پل تاریخی لرستان یعنی پل گاومیشان یادآور شد: ویژگی منحصر به فرد این پل مربوط به دهنه این پل است که بزرگترین دهنه پلهای تاریخی جهان را به خود اختصاص داده است.وی به ویژگیهای اثر تاریخی "پلدختر" اشاره کرد و بیان داشت: ویژگی منحصر به فرد این پل نیز عظمت و موقعیت قرار گیری آن است.پل کلهر؛ اثری متعلق به دوره های مختلف تاریخیمشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان با اشاره به پل تاریخی کلهر معمولان نیز ادامه داد: ویژگی منحصر به فرد این پل تاریخی "سلسه پل" بودن آن است.اسدی یادآور شد: همچنین ویژگی منحصر به فرد دیگر این پل این است که متعلق به دوره های مختلف تاریخی است به طوریکه پل کلهر مربوط به 5 تا 6 دوره تاریخی است.وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اعتبارات ملی و استانی در نظر گرفته شده برای مرمت پلهای تاریخی لرستان بیان داشت: اعتبارات ملی که برای مرمت پلهای تاریخی لرستان در نظر گرفته شده بیش از 250 میلیون تومان است.اعتبار ملی مرمت پلهای تاریخی لرستان اختصاص نیافتمشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان یادآور شد: متاسفانه هنوز این اعتبار تخصیص داده نشده است.اسدی با اشاره به اعتبارت استانی مرمت پلهای تاریخی لرستان افزود: بیش از 250 میلیون تومان از محل اعتبارات استانی برای مرمت پلهای تاریخی لرستان در نظر گرفته شده که از این مبلغ بیش از 60 درصد تخصیص داده شده است.وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مدت زمانی که لازم است برای ثبت جهانی یک اثر تاریخی صرف شود، بیان داشت: مدت زمان لازم برای ثبت جهانی یک اثر تاریخی حداقل سه سال است.مشاور میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان با تاکید بر اینکه همه کارهای لازم در استان توسط کارشناسان میراث فرهنگی برای تهیه مدارک لازم ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان انجام گرفته است، ادامه داد: در این راستا حمایت سازمانهای مردم نهاد، حامیان میراث فرهنگی، مردم منطقه، نمایندگان و مسئولان برای تسریع در ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان ضروری است.اسدی با بیان اینکه کار جمع آوری مستندات، مطالعات، اسکن لیزر، فتوگرامتری و ... پلهای تاریخی لرستان در کمتر از دو سال انجام گرفته است، یادآور شد: پیش بینی می‌شود که تا پایان سال 91 و بعد از معرفی پلهای تاریخی لرستان به شورای ثبت جهانی کشور این آثار تاریخی به ثبت جهانی برسند.پل شاپوری، عامل ارتباط لرستان و خوزستانپل شاپوری یا طاق پل شکسته در قسمت جنوبی شهر خرم آباد واقع شده و عامل ارتباط غرب استان (طرهان) با شرق و از آنجا به خوزستان و تیسفون (پایتخت ساسانیان) بوده و احتمالاً برای توزیع آب نیز مورد بهره برداری قرار می‌گرفته استطول این پل 312 مترو ارتفاع آن 10.75 متر است که از 28 چشمه طاق و 27 پایه تشکیل شده و سطح هر پایه 61 متر و فاصله بین دو پایه 7.5 متر است.هم اکنون پنج چشمه طاق پل سالم بوده و مابقی بر اثر عوامل طبیعی تخریب شده است. چشمه طاقهای پل به صورت جناقی ساخته شده و سبک سازی پل در قسمت طولی پل در زیر روگذر پل صورت گرفته است و پایه های پل و موج شکنهای آن به صورت لوزی شش ضلعی از سنگ ساخته شده است.مصالح پل را سنگهای قلوه رودخانه ای و لاشه سنگ در چشمه طاقها و از سنگ های پاکتراش در قسمت پایه ها استفاده شده است. کف پل سنگ فرش و از نوع سنگ بلوک قرمز است که در اثر فرسایش آب از صورت کادر بودن خارج شده است.این پل عظیم و دیدنی مربوط به دوره ساسانی و به شماره 1058 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.پل دختر، اثر ارزنده معماری پیش از اسلامپل دختر که از آثار ارزنده معماری پیش از اسلام در لرستان محسوب می‌شود در ورودی شهر پلدختر واقع شده است. این دومین پلی است که در لرستان بنام "کر و دت"  مشهور است.هرچند این بنا در قرن 4 ه.ق مورد مرمت و تجدیدبنا قرار گرفته است اما اصل آن بنا به احتمال قریب به یقین مربوط به دوره ساسانی است.جهت پل شرقی غربی و طول آن 270 متر است. پایه های پهن و قطور این پل که از سنگهای پاک تراش ساخته شده اند در داخل رودخانه هنوز پابرجاست.در حال حاضر تنها یک طاق از پل موجود است که جاده خرم آباد - اندیمشک از زیر آن می‌گذرد. بلندای این طاق 18 متر از سطح آسفالت است و نزدیک به 30 متر از آب رودخانه ارتفاع دارد. درباره وجه تسمیه پل برخی آنرا منتسب به ایزدبانو آناهیتا می‌دانند.  بی تردید این پل اهمیت ویژه ای در ارتباط بین مناطق جنوب با غرب و مرکز و شمال داشته و علاوه بر اتصال لرستان و ایلام راه اصلی شاپور خواست به جندی شاپور شهر قدیمی‌خوزستان (دوره ساسانی) به شمار می‌رفته است.این بنا به شماره 1678 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.پل گاو میشان، فاتح رودخانه سیمرهپل گاومیشان در فاصله 30 کیلومتری شهرستان پلدختر و بر فراز رودخانه سیمره در حد فاصل استانهای ایلام و لرستان احداث شده است. جهت پل شمال شرقی به جنوب غربی است.طول این پل حدود 175 متر و عرض گذر سطح پل نزدیک به 8 متر و 20 سانتیمتراست و در حال حاضر دارای 6 چشمه طاق است.عرض چشمه اصلی این پل حدود 33 متر و 70 سانتیمتر و مصالح اصلی آن را ملات، آجر و سنگ تشکیل می‌دهند. معماری پاتاقها به سبک معماری دوره ساسانی است اما در چشمه طاقها آثار مرمت دوره های صفوی و قاجاری دیده می‌شود.بنا به گفته برخی مورخان نامگذاری این پل به "گاومیشو" به جهت پرورش گاومیش در منطقه بوده است اما با توجه به اهمیت گاو در آیین مهر پرستی ممکن است این نام از آیین مهرپرستی ماخوذ شده باشد.این پل که از بناهای عظیم دوره ساسانی است به شماره 2222 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.پل کشکان، مسیر راه باستانی شاپور خواستپل کشکان در بخش چگنی برروی رودخانه ای به همین نام و در مسیر راه باستانی شاپور خواست به طرهان احداث شده است. در متون تاریخی از آن به عنوان کژکی یاد شده است. طول پل حدود 320 متر و عرض هریک از دو چشمه شرقی آن 23.20 متر است. ارتفاع آن در بالاترین قسمت 26 متر و در کوتاهترین قسمت 10 متر است و از 12 طاق پل تنها سه دهنه آن تخریب شده و بقیه هنور سالم هستند .برخی از پایه های پل باسنگهای بزرگ وحجاری شده ساخته شده اند. مواد و مصالح این بنای سترگ از سنگ ، گچ و آجر تشکیل شده است.در کنار این پل بقایای سه پل دیگر از دوره های گذشته وجود دارد که با مشخصات پلهای ساسانی قابل مقایسه هستند.بنای فعلی منسوب به آل حسنویه و مربوط به قرن 4 ه.ق است که به شماره 355 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید است.پل کلهر، پلی منحصر به فرد در پلدختراین پل در بخش معمولان از توابع شهرستان پلدخترواقع شده است و پایه های آن بصورت بیضی شکل است؛ از ویژگی های آن می‌توان به وجود سکویی در داخل دو پایه اصلی پل نام برد که این سکو از 12 پله ساخته شده و کاربرد آن دقیقاً روشن نیست ولی احتمالاً به عنوان پشت بند از آنها استفاده شده است.رنگ ملات پل در قسمت پایه ها متمایل به قرمز رنگ است که به علت ترکیب آن با یک نوع شنهای قرمز رنگ و همچنین یک نوع گیاه به نام تره پی Tarahpey استفاده شده استکتیبه ای در قسمت غربی پل بر سینه کوه بالاتر از مسیر گذر روی پل به طرف شمال غربی آن به دستور بدر بن حسنویه نوشته شده است و قرینه آن در قسمت جنوب بر سینه کوه وجود داشته که متأسفانة به علت عملیات راهسازی تخریب گردیده است.این پل در ادوار مختلف مورد استفاده قرار گرفته است ولی بیشتر قسمتهای آن مربوط به زمان بدر بن حسنویه (374 هـ .ق) است.این بنا به شماره 2586 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
زیگورات چغازنبیلزیگورات چغازنبیل در استان خوزستان، معبدی است عیلامی‌ با 3300 سال قدمت و نخستین اثر ایرانی است که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید. از اکنون تا آخر فروردین، بهترین فصل برای دیدن زیگورات است.زیگورات چغازنبیل را هرگز به اندازه اهمیت و اعتباری که دارد نشناخته ایم. عادت کرده ایم که سرآغاز تاریخمان را دوران ماد و هخامنشی بدانیم و چون از مادها جز محوطه های باستانی هگمتانه و چند گور دخمه و تعدادی آثار پراکنده چیز دیگری باقی نمانده، بیشتر به دوره هخامنشی متوسل می‌شویم و سرآغاز تاریخ و تمدنمان را در تخت جمشید و پاسارگرد و نقش رستم و... جست و جو می‌کنیم اما زیگورات به عنوان سترگ ترین اثر تمدن عیلام همچنان پابرجا ایستاده است تا بگوید که تمدن در این سرزمین، آن هم در پیشرفته ترین شکل خود، بسیار کهن تر از مادها و هخامنشیان است.تاریخ عیلامیان که حالا بزرگ ترین یادگارشان در این کهن دیار، بر کنار رود در در خوزستان، باشکوه و پرصلابت سر به آسمان ساییده است، از سال 2225 پیش از میلاد آغاز می‌شود و تا 645 پیش از میلاد ادامه می‌یابد. (سلسله هخامنشی در 559 پیش از میلاد پا گرفت) آنان کشوری را در خوزستان، لرستان و کوه های بختیاری شکل دادند و به تدریج تا سواحل خلیج فارس پیش رفتند. با این حال پیوستگی شان با تمدن های بین النهرین و نیز غفلت ما ایرانیان در مطالعه تاریخ پیش از آریایی ها، موجب شده است که تاریخ عیلام بیشتر در تداوم تاریخ بین النهرین مطالعه شود.زیگورات میزبان ارجمندترین گردشگرانزیگورات به اندازه ارج و اهمیت خود و همپایه دیگر آثار تاریخی کشور، بازدیدکننده ندارد اما در اینجا کیفیت گردشگران مهمتر از کمیت آنهاست. چغازنبیل از نزدیک ترین شهرها (شوش و شوشتر) بین 45 تا 60 دقیقه فاصله دارد. جز با خودروی شخصی و خودروهای گران قیمت کرایه ای، نمی‌توان به سراغش رفت. در اطرافش نه رستورانی وجود دارد، نه بازاری، نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. با این وصف اگر کسانی از این سو و آن سوی کشور به دیدارش می‌شتابند، یقین بدانیم که علقه ای ناگسستنی به تاریخ و فرهنگ دارن دو چنین کسانی را باید که ارج نهاد.ایجاد زیرساخت های گردشگری در محدوده چغازنبیل از دید مدیران مجموعه به دور نمانده است و طرح آن تحت عنوان «مجتمع خدمات توریستی چغازنبیل» ارائه شده است. تا کی به نتیجه رسد و کامی‌ به گردشرگران بدهد، خدا داند و بس!زیگورات، معبد 3300 سالهتختگاه عیلامیان، منطقه شوش در خوزستان بود و در همین جا بود که حدود 3300 سال پیش زیگورات یا در تلفظ اصیل آن «ذیقورات» چغازنبیل ساخته شد. زیگورات در مرکز شهری به نام «دوراونتاش» در 35 کیلومتری جنوب خاوری شهر شوش فعلی قرار داشت و پیشکشی بود برای دو تن از خدایان بزرگ عیلام به نام های «اینوشوشیناک» و «نپریشا» این معبد به صورت طبقات متداخل ساخته شده بود و هر طبقه بالاتر و البته کوچک تر از طبقه دیگر بود. در واقع زیگورات یک جور هرم بود که احتمالا پنج طبقه داشت؛ اما امروزه تنها دو طبقه از  آن باقی است و بقایای طبقات بالاتر نیز به شکل تلی از خشت به چشم می‌آید. داخل معتبد توپر است و جز پلکان هایی که در چهار طرف بنا تعبیه کرده اند و راهی است برای رسیدن به طبقات بالا، فضای درونی دیگری دیده نمی‌شود.«ذیقورت» با تشدید روی «ق» و «ر» واژه ای اکدی است. این واژه که ایرانیان آن را زیگورات تلفظ می‌کنند از فعل «Zagaru» به معنای «بلند و برافراشته ساختن» گرفته شده است. واژه چغازنبیل نیز متشکل از دو بخش «چغا» به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد است. گویا پیش از آنکه زیگورات را از دل خروارها خاک بیرون بشکند، ویرانه های تپه مانندش یک زنبیل واژگونه را تداعی می‌کرد و بدین سبب بومیان محل نامش را «چغازنبیل» گذاشتند.دیوارها سخن می‌گویندزیگورات از خشت و آجر ساخته شده و به رغم ابهت کم نظیر خود، ظاهری ساده دارد و اصلا شاید آن ابهت، نشات گرفته از این سادگی باشد. اینجا همه چیز کاملا ملموس است و معبد 3300 ساله، بی واسطه با تماشاگران شگفت زده خود سخن می‌گوید.آجرهای کتیبه دار به خط میخی عیلامی‌ و اکدی که روی دیوارها به فاصله هر 10 رج به کار رفته اند و تنها عناصر تزئینی بنا به شمار می‌آیند، از نام و نسب سازنده بنا – اونتاش نپیرشا (شاه عیلام) – حکایت می‌کنند و اینکه او این معبد را چگونه و برای چه ساخت: «من اونتاش – گال پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش (همین که) محل شهر محصور شد، در آنجا شهر اونتاش – گال و مکان مقدس را ساخته ام؛ در آنجا یک Kukunnum طلایی ساختم؛ آن را در یک حصار بیرونی و درونی محصور کردم. شاهان قدیم Kukunnum (به معنای معبد به تلفظ عیلامی) نساخته بودند، من آن را ساختم.»حتی جای پای کودکان و سگان بر آجرفرش ها فرو رفته تا حال و هوای روزگاری را که بزرگ ترین معبد عیلامی‌ ساخته می‌شد، تداعی کند. شاید آن کودک، فرزند یکی از کارگران بود که کنار دست پدر خویش جست و خیز می‌کرد و گاه به او مددی می‌رساند و شاید نیز پسر چموشی بود که از روی کنجکاوی بی اجازه و رخصت به کارگاه معبد در شرف تکوین خدایان پای نهاده بود. از درهای چوبی معبد که با میله های شیشه ای تزئین می‌شدند، چیزی باقی نمانده اما پاشنه سنگی درها در گوشه ای از محوطه به چشم می‌خورند.بی شک دروازه های ورودی زیگورات شکوه گذشته را ندارند اما هنوز هم سخت با صلابت جلوه می‌کنند و اگر خوب بنگریم، شاید گاوهای نری را که در کنار دروازه ها جا خوش کرده بودند و از خانه خدایان محافظت می‌کردند، ببینیم. قطعاتی از این گاوهای سفالین از محوطه زیگورات به دست آمده است، به علاوه مهرهای استوانه ای و اشیای تزئینی از جنس سنگ و سفال و فلز که در هر معبدی به وفور یافت می‌شدند.خانه شاهان عیلامدور تا دور زیگورات را دیواری دربر می‌گرفت که در کناره بخش شمال باختری آن، معابد کوچکی برای دیگر خدایان عیلامی‌ «کریریشا»، «ایشنی کرب» و «هومبان» ساخته شده بود. امروز نیز آن دیوار باقی است و نیز بقایای معابدی که زیر سایه زیگورات، خفته در ژرفای تاریخ آرام گرفته اند. مجموعه این معابد با دیوار دیگری احاطه می‌شد و در پس آن، خانه های شهر قرار داشت؛ شهری که دیگر چیز زیاید زا آن باقی نیست مگر بقایای چند ساختمان و خرده سفال هایی پراکنده در این سو و آن سو، البته  دور تا دور شهر نیز حصاری به طول حدود چهار کیلومتر وجود داشت که بقایایش به دست باستان شناسان کشف شده است.در شرق شهر، کاخ های شاهی قرار گرفته اند؛ کاخ که نه، بقایای تعادی دیوار که به سختی می‌توان باور کرد در گذشته بارگاه دست نیافتنی شاهان عیلام بوده اند. زیر همین بقایا، پنج آرامگاه زیرزمینی کشف شده است که احتمالا از آن خانواده شاهی بوده اند.زیگورات: نخستین اثر جهانی ایرانزیگورات که طی قرون و اعصار زیر تلی از خاک مدفون شده بود، در فاصله سال های 1330 تا 1341 توسط رومان گیرشمن، باستان شناس بزرگ فرانسوی، از زیر خاک بیرون آمده و پاره ای از رازهای سر به مهر خویش را عیان کرد. سپس در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان در فهرست میراث فرهنگی جهانی جای گرفت. آن زمان، کمتر کسی زیگورات را می‌شناخت یا تصویری از آن در ذهن داشت و امروز نیز از پس قریب به 30 سال زیگورات همچنان نسبت به سایر آثار تاریخی ایران ناشناخته تر است. درحالی که از تمام آثار جهانی ایران کهن تر است و در نوع خود اثری بی همتا به شمار می‌رود.در دوران جنگ تحمیلی که بسیاری از بخش های خوزستان تحت تجاوز و اشغالگری ارتش عراق قرار گرفته بود، هرگز مجالی فراهم نیامد تا حفاظت و مرمت بناهای چغازنبیل به شکل مداوم صورت پذیرد و اقلیم منطقه خصوصا بارندگی های فصلی، آسیب هایی را به آثار موجود وارد ساخت. این وضع تا 10 سال پس از پایان جنگ کمابیش ادامه داشت و سرانجام در سال 1378 خورشیدی، توافقاتی بین سازمان میراث فرهنگی ایران، سازمان علمی‌– فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، بنیاد اعتباری ژاپن و با همکاری موسسه کراتره فرانسه (موسسه بین المللی حفاظت از بناهای خشتی) صورت پذیرفت تا طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی جغازنبیل به اجرا درآید. درواقع، زیگورات چغازنبیل و بناهای وابسته به آن بر مبنای کنوانسیون 1972 یونسکو درباره حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان به ثبت جهانی رسیده و این کنوانسیون کمک های فنی و مالی لازم برای صیانت از آثار جهانی را پیش بینی کرده است.کی و چگونه برویم؟خوشبختانه زیگورات چغازنبیل، در وسط بیابان قرار گرفته است و در اطراف آن جز رود دز، جنگل های حاشیه رود و مزارع نیشکر هفت تپه چیز دیگری به چشم نمی‌آید؛ اگر در وسط شهر قرار گرفته بود، احتمالا تاکنون در میان انبوه برج ها و آپارتمان های نوساز گرفتار آمده بود یا بنا بود که از زیرش تونل مترو بگذرد یا بخشی از عرصه و حریمش در طرح تعریض خیابان قرار داشت!به هر حال، این اثر بین شوش و شوشتر واقع شده و راه دسترسی به آن از سمت یکی از این شهرهاست. منتها یا باید خودروی شخصی داشته باشید یا تاکسی دربست (و تاکید می‌کنیم فقط تاکسی) بگیرید و در مدت 30 دقیقه از شوش یا شوشتر به زیگورات برسید. اگر هم در اهواز هستید، فاصله اهواز تا زیگورات کمابیش دو ساعت است. منتها برای داشتن وقت مناسب بازدید باید اول صبح بروید و قبل از غروب آفتاب برگردید. البته اگر با خودروی کرایه ای آمده اید، یا راننده باید منتظرتان بماند یا با او قرار بگذارید که در ساعت خاصی برای برگشت به دنبالتان بیاید. بهترین فصل سفر به منطقه چغازنبیل، زمستان است که در آنجا حکم بهار را دارد. هوا معتدل و اگر بارانی باریده باشد، زمین پوشیده از مرتع طبیعی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
معرفی کاخ های تخت جمشیدپارسَه یا تخت جمشیدپارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است . در روزگار باستان به نظر ثابت نشده آرتور اپهام پوپ پارسه محل برگزاری جشن نوروز بوده‌است نه پایتخت. پایتخت سیاسی هخامنشیان شوش و هگمتانه بوده‌است.در باره کاربری تخت جمشید نظریات فراوانی است. جواد برومند سعید آنجا را یک نیایشگاه خورشید می‌داند در حالیکه رضا مرادی غیاث آبادی تخت جمشید را انجمن قانونگذاری و مشورتی کشورهای باستانی قلمرو ایران بشمار می‌آورد که در روایت کورتیوس نیز به آن اشاره شده‌است. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و این مکان را به آتش کشید. امّا ویرانه‌های این مکان هنوز هم در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. این مکان هم‌اکنون از مکان‌های باستانی ایران است.نام تخت جمشیدتخت جمشید نام امروزی «پارسَه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده‌اند.مردم محلی این مکان را جایگاه تاجگذاری پادشاه باستانی جمشید پیشدادی می‌دانسته‌اند.۶۸۱۲پیشینهاین بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی بزرگ آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت،به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش اول(داریوش کبیر)هخامنشی آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران،هنرمندان،استادکاران،کارگران،زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند.چگونگی سازهوسعت‌ کامل کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع‌ است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اندو از بخش‌های‌ مهم‌ زیر تشکیل‌ یافته‌ است‌:کاخ‌های‌ رسمی‌ و تشریفاتی‌ تخت جمشید (کاخ دروازه ملل)سرای‌ نشیمن‌ و کاخ‌های‌ کوچک‌ اختصاصی‌خزانه‌ٔ شاهی‌دژ و باروی‌ حفاظتی‌پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشاورودسکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمالغربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله‌ٔ پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، «[دروازه‌ بزرگ‌]» یا «[دروازه خشایارشا|دروازهٔ خشایارشا]»، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌. این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی به زبان‌هایی چون بابلی و عیلامی{مدرک} تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.»دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ [کاخ‌ آپادانا]، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد. پلکان‌های کاخ آپادانا جزئیات حجاری‌های پلکان روبه‌شمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی را نمایش می‌دهد.کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی [ماد|مادی] و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.آپاداناکاخآپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشدکاخ تچرتچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می‌باشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است. روی کتیبه‌ای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌استکاخ هدیشاین کاخ که کاخ خصوصی [خشایارشا] بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته‌است. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایار شاه نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوه میباشدکاخ ملکهاین کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.ساختمان خزانهٔ شاهنشاهیاین ساختمان که شامل چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شده‌است با دیوار عظیمی از بقیهٔ تخت جمشید جدا می‌شودکاخ صدستونوسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.کاخ‌ شورابه این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالا شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه‌ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.سرانجام تخت جمشیدپلکان ورودی مجموعه‌ کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید، در سال‌ (۳۳۰ پیش‌ از میلاد) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بناهای‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد. از بناهای‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌های‌ شمالی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به‌وسیله‌ پلکان‌هایی‌ به‌ حیاط‌های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می‌شوند. بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌. این‌مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.جایگاه کنونی این سازهدر دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام می‌داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌مهری قرار دادند. ولی امروزه می‌توان تخت جمشید را نام‌آورترین و دوست‌داشتنی‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.هنگامی که در زمان هخامنشیان یعنی 2500 سال پیش ، تخت جمشید را می ساختند ، بر خلاف تصور کسی بصورت بردگی به کار گرفته نشده است, بلکه همه کارگر مزد گیر بودند. در کشفیات تخت جمشید تعداد زیادی لوح های گلی بدست آمده است که مربوط به بایگانی تخت جمشید بوده است, در این لوح ها صورت حقوق کارگران ذکر شده است, اروپایی ها تا حدود سال 1850 م یعنی 2350 سال پس از آن کارگران روزمزد ، با شدت فراوان به برده داری و کار اجباری بردگان می پرداختند, تصور اینکه بیست و پنج قرن پیش ، سیستم بایگانی تا این حد از جزئیات را نگهداری و حفظ می نموده است ، جالب است .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
تخت جمشید تخت جمشید-پارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت هخامنشیان بوده است. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید. اما ویرانه‌های این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. تخت جمشید هم‌اکنون یکی از آثار جهانی ثبت شدهٔ ایران در یونسکو است.نام تخت جمشیدتخت جمشید نام امروزی «پارسَه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده‌اند. این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی آمده است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش کبیر آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید ،در ساخت بنای تخت جمشید معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده می‌کردند. ساخت تخت جمشید این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.چگونگی سازه تخت جمشیدوسعت‌ کامل کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع‌ است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اند و از بخش‌های‌ مهم‌ زیر تشکیل‌ یافته‌ است‌:کاخ‌های‌ رسمی‌ و تشریفاتی‌ تخت جمشید (کاخ دروازه ملل)سرای‌ نشیمن‌ و کاخ‌های‌ کوچک‌ اختصاصی‌خزانه‌ٔ شاهی‌دژ و باروی‌ حفاظتی‌پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا ورود سکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه تخت جمشید قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله‌ٔ پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، «[دروازه‌ بزرگ‌]» یا «[دروازه خشایارشا|دروازهٔ خشایارشا]» یا دروازه ملل، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌. این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.»دو دروازه‌ خروجی‌ تخت جمشید یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار،قرار دارد.پلکان‌های کاخ آپاداناکاخ آپادانا در تخت جمشید در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان – یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب – تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شده‌اند :۱- مادی‌ها ۲- عیلامی‌ها ۳- پارت‌ها ۴- سغدی‌ها ۵- مصری‌ها ۶- باختری‌ها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلی‌ها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاه‌تیزخود ۱۲- ایونی‌ها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقی‌ها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزی‌ها ۱۸- هندی‌ها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوری‌ها ۲۲- لیبی‌ها ۲۳- اهالی حبشه کاخ آپاداناکاخ آپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ در تخت جمشید بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد. کاخ آپادانای تخت جمشید از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد.کاخ تچرتچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می‌باشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر در تخت جمشید بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است. روی کتیبه‌ای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌است.کاخ هدیشیکی دیگر از کاخ های تخت جمشید کاخ هدیش است.این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشاه بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته‌است. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ تخت جمشید در دسترس نیست خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایار شاه نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت‌های زیادی از کف از خود کوه میباشد.کاخ ملکهیکی دیگر از کاخ های تخت جمشید کاخ ملکه است،این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی  تخت جمشیداین ساختمان که شامل چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شده‌است با دیوار عظیمی از بقیهٔ تخت جمشید جدا می‌شود.کاخ صدستونکاخ صد ستون یکی دیگر از کاخ های تخت جمشید است،وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.کاخ‌ شورایکی دیگر از کاخ های تخت جمشید کاخ شورا است.به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه‌ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.سرانجام تخت جمشیدمجموعه‌ کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید، در سال‌ (۳۳۰ پیش‌ از میلاد) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بناهای‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد. از بناهای‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌های‌ شمالی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به‌وسیله‌ پلکان‌هایی‌ به‌ حیاط‌های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می‌شوند. بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌. این‌مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.جایگاه کنونی تخت جمشیددر دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارج گذاری به گذشتگان این سرزمین شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به بنای تخت جمشید توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام می‌داد.امروزه می‌توان تخت جمشید را نام‌آورترین و دوست‌داشتنی‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.هنر های معماری تخت جمشیدیکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون ها به فاصلهء بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.تخت جمشید مملو از شگفتی و فرهنگ درخشان مردمانی است که حتی ویرانه های آن امروز پس از گذشت 2500 سال مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار می گیرد. به راستی راز این جاودانگی در چیست؟ 1. تا کنون بیش از 30 هزار گل نبشته از کاوش های تخت جمشید به دست آمده که از نظر ابعاد و متن کوچک هستند اما به لحاظ محتوا از با ارزش ترین اسناد دوران هخامنشی به شمار می روند. بر اساس این گل نبشته های یافت شده از تخت جمشید که اکنون بیشترشان در آمریکا نگهداری می شوند مشخص شده که در این دوران، به کارگران دستمزد پرداخت می شد، حقوق زن و مرد برابر بود، زنان می توانستند کار کنند و یا کار نیمه وقت داشته باشند، زنان از حق ارث برابر برخورداربودند، مادران از حقوق زایمان و کودکان از حمایت های اجتماعی بهره مند می شدند.این تامین اجتماعی که به قول خانم پروفسور کخ حتی امروزه در کشوری مانند آلمان هم به صورت کامل انجام نمی شود، برای 500 سال پیش از میلاد به معجزه شبیه است. بی شک گل نبشته های اداریتخت جمشید، سندی قطعی و بی چون و چرا از نظام اداری و اجتماعی دوران هخامنشان هستند.2.آپادانا یا تالار ستون دار ،کاخی در تخت جمشید است که بیش از ده هزار متر مربع وسعت دارد و در زمان باستان دارای 72 ستون بوده است. این کاخ تخت جمشید به دلیل ارتفاع حدود 20 متری ستون ها و فاصله غیر معمول آنها از یکدیگر، جز شاهکارهای هنر معماری دوران باستان است که دیگر نظیرش ساخته نشد. وزن هریک از ستون ها 90 تن بوده و بر فراز آنها سر ستون های گاو دو سر و یا شیر دو سر که هر کدام بیش از 1.5 تن وزن داشت قرار می گرفت.3. آپادانا دارای دو جفت پلکان دو طرفه در سمت شمال و شرق است که طول هر یک از دیواره های آن 81 متر است. روی این دیواره های سنگی، صفی از سربازان، بزرگان کشوری و 23 قوم هدیه آور از ایران بزرگ را حک کرده اند. در مرکز این پلکان ها نقشی از پادشاه قرار داشته که در یک دست عصایی به نشانه پادشاهی دارد و در دست دیگر گل نیلوفری را به نشانه صلح و دوستی و دانش تقدیم هدیه آوران می کند.4. در تخت جمشید بیش از سه هزار نقش برجسته و تندیس وجود دارد که بی شک بسیاری از آنها الهام گرفته از هنر میان رودان و آشور است اما بر خلاف آنها حتی یک مورد یافت نمی شود که به صحنه جنگ، صف اسیران، از بین بردن دشمنان و یا قدرت نمایی پادشاه پرداخته شده باشد بلکه همواره به اتحاد و دوستی اقوام اشاره دارند.5. یکی از شگفت انگیز ترین بخش های تخت جمشید که معمولا هیچوقت دیده نمی شود، آبراهه های زیر زمینی آن است که بیش از دو کیلومتر طول دارند. هخامنشیان در برخی از قسمت ها صخره را تا نه متر تراش داده و پائین رفته اند و در بخش هایی نیز با افزودن سنگ های غول پیکر توانسته اند به شیب مورد نظر دست یابند. آنان با روش های خاص و مهندسی خود تدابیری اندیشیده بودند که آب بدون گل و لای از کانال خارج شود.6. از دیگر شگفتی های بنای تخت جمشید این است که تمام تندیس ها و نقوش حجاری شده در تخت جمشید مزین به رنگ های متنوع بوده است. برای نمونه می توان به نقش داریوش در کاخ تچر تخت جمشید اشاره کرد. تاج داریوش از طلا، ریش وی از سنگ لاجورد، دستبند و گوشواره ها از سنگ های قیمتی بودند ولی امروز فقط سوراخ های محل نصب این زیورآلات بر نقش باقی مانده اند اما هنوز در حاشیه لباس وی می توان آثار نقوش بسیار ریزی را یافت که با رنگ های زیبا برجسته می شده اند.7. از دیگر شگفتی های بنای تخت جمشید می توان به معادن سنگ آن اشاره کرد.مهندسان و معدنکاران می توانستند با ابزارهای ساده خود سنگ هایی حتی به وزن 250 تن را از معدن استخراج و سالم به پائین کوه منتقل و پس از ایجاد طرح اولیه آن را به تخت جمشید انتقال دهند.8. از دیگر شگفتی های بنای تخت جمشید این است که به نظر می رسد بزرگی و یا کوچکی سنگ برای سنگ تراشان ماهر هخامنشی تفاوتی نداشته است. آنان عطردان و گلدان هایی تراشیده اند که قطر دهانه آنها بسیار کمتر از قطر داخلی بدنه است و گویای آن است که می توانستند سنگ را به صورت دورانی به گردش درآورده و با ابزار های خاص داخل آنرا تراش دهند.9.از دیگر شگفتی های بنای تخت جمشید این است که برای برهم نهادن پایه ستون، قلمه ستون، گل ستون، سر ستون و یا جرزهای درگاه ها هیچ نوع ملاتی به کار نمی بردند و تنها با روش خاصی دو سطح تحتانی و فوقانی سنگ را پاک تراش می کردند. این روش باعث می شد تا ستون و درگاه ها در مقابل نیروی زلزله پایدار بمانند.10. بر اساس متون تاریخی و کتیبه های موجود، در پیرامون تخت جمشید شهری به نام پارسه وجود داشته که هزاران نفر در آن زندگی می کردند. امروز نشانه های کمی از شهر پارسه بر سطح دشت باقی مانده است ولی کاوش گران به دنبال آن هستند تا این شهر را از زیر خاک های کشاورزی بیرون آورند.11. به نظر می رسد که انتخاب کوه مهر یا رحمت برای ساخت بنای تخت جمشید، به دلیل تقدس آن بوده است. از جمله نشانه های تقدس می توان به تدفین های بسیار متنوع از ادوار گوناگون در دامنه این کوه اشاره کرد که به شکل گورهای مخروطی لاشه سنگی، گورهای حفر شده در سنگ های مکعبی و یا حفره های محل نگهداری استخوان خود نمایی می کنند.12. امروز هیچ اثری از سقف چوبی کاخ های تخت جمشید بر جای نمانده است اما خوشبختانه باستان شناسان و پژوهشگران به درستی دریافتند که نقش حجاری شده بر سینه آرامگاه های پادشاهان هخامنشی، در واقع همان نقش کاخ داریوش است و بدین ترتیب موفق شدند بر اساس آن، سقف بخشی از کاخ ملکه را که امروز به موزه تخت جمشید تبدیل شده بازسازی کنند.13. بی شک از همان آغاز برپا کردن تخت جمشید، یکی از دغدغه های مهم معماران، حفاظت مجموعه در مقابل عوامل طبیعی و به ویژه بارش باران بوده است. ناودان های آجری و قیر اندود، تنبوشه ای، پرشی، کانال های روباز و چاه سنگی از جمله تدابیری هستند که مجموعه را از گزند سیلاب ها محفوظ می کردند.14. روش های مرمت و نگهداری از بناهای تخت جمشید در دوران باستان، به نوبه خود بسیار شگفت انگیز است. از آنجا که هیچگاه ساخت و ساز تخت جمشید به پایان نرسید می توان نتیجه گرفت که همواره بناها و نقوش آن می توانستند در اثر کوچک ترین ضربه ای دچار آسیب شوند ولی معماران با پیش بینی های بسیار ماهرانه خود از این احتمالات جلو گیری و در صورت نیاز با ابتکارات خاصی به ترمیم قطعه سنگ آسیب دیده پرداخته اند.15. از دیگر شگفتی های تخت جمشید می توان به اهمیت پیام رسانی آن برای آیندگان اشاره کرد. داریوش فرمان داد تا چهار لوح زرین را به همراه چهار لوح سیمین و تعدادی سکه در زیر پی چهار گوشه آپادانا قرار دهند تا بدین شکل بتواند پیامش را شاید در 2500 سال بعد به گوش ما و آیندگان برساند. همچنین وی در بخشی از چهار کتیبه حک شده بر دیوار جنوبی تخت جمشید چنین می گوید: این سرزمین را اهورامزدا از دشمن، از سال بد، از دروغ بپایاد. بدین سرزمین دشمن، بدسالی، دروغ میاد. این را من از اهورامزدا با ایزدان خاندان شاهی به نماز خواستارم..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۴:۲۵
رضا نورمحمدی
پارک ملی خبر کرمان (در جستجوی پلنگ)پارک ملی خبر (Khabr) با وسعتی حدود ۱۵۰هزار هکتار یکی از بزرگترین پارک های ملی ایران می باشد...برنامه ما بازدید از پارک ملی خبر در استان کرمان و هم چنین منطقه حفاظت شده روچون بود...از محیط بانی دهسرد شروع کردیم و با عبور از روستای خبر و سرمحیط بانی خبر، گشت شبانه ای در اطراف محیط بانی روستای کهت (Kaht) داشتیم. سپس راهی سد شکرآب شدیم و محیط بانی وکیل آّباد پایان بازدید ما از یکی از وسیعترین پارک های ملی ایران بود. تیتر "در جستجوی پلنگ" رو آرش مودی از اعضای بیرجندی انجمن یوزپلنگ ایرانی برای این سفر انتخاب کرد... با دیدن ردپای مشکوک به رد پای پلنگ که در کنار سد شکرآب دیده شد عنوان "در جستجوی پلنگ" کاملا به جا بود... در این سفر از شرق تا غرب، و از غرب تا جنوب غرب پارک ملی خبر را پیمایش کردیم و انواع مختلفی از پوشش های گیاه را دیدیم...از دشت های گرمسیری...درختچه های بنه و جنگل های پراکنده ارس(Ors)...تا جنگل های متراکم بادام کوهی...و ارتفاعات برف گیر...قله شاه در مجاورت پارک ملی خبردامنه ارتفاعی منطقه خبر کرمان ۱۰۴۰ تا ۳۸۶۰متر می باشد...در تمام این مدت به طور متوسط حدود ۲۰۰۰متر از سطح دریا بالاتر بودیم!پیمایش مسیرهای خاکی و در بیشتر قسمت ها ناهموار که فقط ماشین های شاسی بلند امکان عبور از آن ها را دارند...دشتی این چنین وسیع...و آسمانی اینچنین آبی...یکی از کانکس های محیط بانان که با حداقل امکانات باید ۸ روز پشت سر هم را در سرما و گرما در آن سپری کنند تا ۴ روز بعد را در منزل و کنار خانواده خود باشند...این مردان عاشقانه کار می کنند؛ خداقوت...پیش به سوی گورخر ایرانی...دشتی بسیار بزرگ و هموار که سایت نگهداری و پرورش گورخر آسیایی درون آن قرار گرفته است...تعداد هشت گورخر ایرانی در سایت پارک ملی خبر نگهداری می شود...این گورخرها بسیار حساس و باهوش بودند؛ با زحمت زیاد موفق شدم تا نزدیکی شون برم و کمین بگیرم...اما تا متوجه حضور من شدند به سرعت دور شدند...این همه آشفتگی تنها به این دلیل است که یک موجود غریبه در قلمرو خود دیده اند...جاده ای که از دشت های هموار شروع می شود...و به دل کوهستان خبر می رود...به دنبال قوچ و میش و کل و بز...در این ارتفاعات زندگی ها جریان دارد...و چه آرامشی داشت این دژ وسیع هنگام غروب... در پارک ملی خبر کرمان ۱۶۴ گونه جانوری زندگی می کند که مهمترین آن ها عبارتند از: پلنگ، جبیر، قوچ و میش، بز و پازن، کاراکال، گربه وحشی، گربه پالاس، حواصیل، سرسبز و گزارشاتی مبنی بر وجود یوزپلنگ.راهنمای ما در این برنامه مهندس نعیم مرادی بود که محیط بانان با نام مهندس مارگیر(!) می شناختنش. در عین جوانی تجربه زیادی در این منطقه دارد و تخصصش مارهای سمی و گرزه مار است!قلعه کهت که به نسبت سالم مانده بود و البته بدون هیچ توجهی رها شده است...این هم یک آگامای صخره ای فلس درشت که شکمش پر از تخم بود...صفای مردمان کویر در دورترین نقاط این سرزمین هم کم رنگ نمی شود...درون پارک ملی خبر سدی خاکی به نام سد شکرآب احداث شده که هدف از آن تقویت آب های زیرزمینی عنوان شده است...در کنار سد شکرآب، منطقه ای فنس کشی شده است که در واقع منطقه امن پارک ملی خبر می باشد و دق علیجان نام دارد...بهار در این خاک ترک خورده هم حضور خود را به رخ می کشد...مهندس مرادی عنوان می کرد که در اینجا فلامینگو دیده و از این پرنده زیبا عکس انداخته بود(باورتون میشه؟ فلامینگو آن هم در کرمان!)  ما هم حواصیل و کفچه نوک و اگرت کوچک و تعدادی مرغابی دیدیم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۳:۳۰
رضا نورمحمدی
گردشگاه باباامان  چشمهٔ باباامان در کیلومتر ۱۰ جادهٔ بجنورد - مشهد، به فاصلهٔ تقریبی ۳۰۰ متر از جاده، واقع شده است. آب این چشمه، جزء دستهٔ آبهای سولفاته کلسیک و سدیک است و مصرف آن صفراآور و ملین و تسهیل کننده اعمال گوارشی و دافع سموم است. این پارک دارای استخرهای متعدد و پارک جنگلی است و حدود ۴۰ هکتار وسعت دارد. در این تفرجگاه امامزاده آی وجود دارد که به بابا امان مشهور است. این تفرجگاه به دلیل قرار داشتن در کنار جاده اصلی در فصول مسافرتی یکی از محلهای اصلی اتراق مسافرین و زائرین است. مجموعه تفریحی باباامان در منطقه جنگلی حاشیه جاده ارتباطی بجنورد به مشهد با هشت استخر و آبشار و بیش از ۲۰۰هکتار جنگل، توقفگاهی جذاب برای مسافران و زایران در این خطه است.   بیش از ۴۰۰هزار اصله درخت از قبیل چنار بعضا ۴۰۰ساله به همراه درختان زبان گنجشگ، اقاقیا، زالزالک، زردآلو و بید در این مجموعه وجود دارد چشمه این مجموعه تفریحی که از نوع آبهای معدنی محسوب می شود ۳۵تا ۴۰متر مکعب در ثانیه آبدهی دارد. آب «باباامان» از چهار نقطه درون تپه ای می جوشد و به درون استخرهایی می ریزد که با اختلاف سطح ساخته شده است. از میان درختان چنار کهنسال، بر فراز تپه ای که چشمه در مجاورت آن قرار دارد، بنای امامزاده ای معروف به شاهزاده اسماعیل قرار دارد. در آغوش تپه ها، درختان انبوه و مناظر تماشایی باباامان تاسیساتی نظیر متل، رستوران، پارک کودک و محل استراحت خانواده ها جای گرفته است هوای لطیف و شبهای دل انگیز و زیبای باباامان هر گردشگری را به خود جذب می کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۳:۳۰
رضا نورمحمدی
زیباترین خانه تبریز+عکسمجموعه: مکانهای تاریخی ایران بعد از ورود اسلام به ایران این منطقه باز هم اهمیت خود را حفظ کرد و همچنان محل وقوع حوادث تاریخی زیادی بود. بنابراین اگر از طرفداران تاریخی و فرهنگ ایران هستید، مطمئن باشید که......آذربایجان زنده ترین گوشه تاریخی ایران است که هنوز هم می توانید در آن بناهای تاریخی سالم و سرپایی پیدا کنید که شناسنامه هویتی این منطقه هستند.در گذشته بخشی از سرزمین تاریخی ماد بود که به «ماد کوچک» شهرت داشت. در دوره ساسانیان هم یکی از مهم‌ترین ایالت‌های ایران بود که به‌ دلیل قرارگرفتن آتشکده‌های بزرگ و مشهور در آن به عنوان یک پایگاه اعتقادی به شمار می رفت. بعد از ورود اسلام به ایران این منطقه باز هم اهمیت خود را حفظ کرد و همچنان محل وقوع حوادث تاریخی زیادی بود. بنابراین اگر از طرفداران تاریخی و فرهنگ ایران هستید، مطمئن باشید که از سفر به آذربایجان شرقی و تبریز دست خالی بر نمی گردید!   اگر گذارتان به تبریز افتاد، پیشنهاد می کنیم بعد از گشت و گذار در شهر و تماشای مقبره الشعرا، مسجد کبود، بازار این شهر سری هم به خانه تاریخی بهنام بزنید که یکی از قدیمی‌ترین خانه‌های این شهر به حساب می آید و البته از زیباترین هایشان! خانه بهنام در اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجار، به عنوان یک خانه مسکونی ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه قاجار، نوسازی تزیین شد. در همین دوره هم بود که نقاشی های دیواری چشمگیری به آن اضافه شد و خانه بهنام تبدیل شد به چیزی که می بینید و حالا به عنوان بخشی از مدرسه معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز به حساب می آید. خانه ای اعیانی به وسعت ۳ هزار مترمربع که با گچبری‌های هنرمندانه و رنگی چشم هر بیننده ای را خیره می کند.     این خانه که به بهنام گنجه‌ای یا قدکی هم معروف است، یک ساختمان اصلی دارد که به عنوان ساختمان قشلاقی مورد استفاده قرار می گرفته و یک ساختمان کوچک که به عنوان ساختمان ییلاقی شناخته می شد. این خانه هم به سبک معماری قدیم ایرانی، دو حیاط اندرونی و بیرونی دارد و شامل هشتی ورودی، دالان سردر، ایوان ستون‌دار و... است. اگر گذارتان به خانه بهنام افتاد، باید ساختمان اصلی را در شمال حیاط ببینید و رو به جنوب ایوان ستون دار آن را مشاهده کنید که یک زیرزمین با اتاق‌هایی برای نشیمن تابستانی دارد. معمارانی که خانه را بررسی کرده اند، معتقدند که یکی از خصوصیات بارز این بنا کامل بودن مجموعه، پلان معماری و تنوع در ابعاد اتاق ها ضمن رعایت تقارن در نما است. به همین دلیل است که خانه بهنام را هم به دلیل معماری و هم به دلیل تزئیناتش به عنوان یک ساختمان مسکونی قابل مطالعه و مهم می شناسند.    فضاهای اندرونی و بیرونی خانه بهنام که در دوره قاجار بازسازی شده، علاوه بر تزیینات داخلی به دلیل طراحی متناسب با فصول مختلف سال یکی از کاربردی ترین معماری های ایران را دارد که در آن تعادل درجه حرارت و چشم‌انداز زیبا در کنار هم به چشم می خورد.     مهتابی یا همان بهارخواب این خانه در ضلع شمالی مجموعه و رو به حیاط اندرونی است. ایوان جنوبی به عنوان نشیمن تابستانی کاربرد داشت و ایوان شمالی با ستون‌های چوبی گچ‌اندودش شاه نشین خانه به حساب می آمد. در بنای قسمت غربی هم که تخریب شده اصطبل، مطبخ، توالت و ... قرار داشته است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۳:۳۰
رضا نورمحمدی
مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان آشنایی با مسجد شیخ لطف‌الله - اصفهانمسجد شیخ لطف‌الله از شاهکارهای معماری و کاشیکاری قرن یازدهم است و به فرمان شاه عباس اول در مدت 18 سال بنا شده استسر در معرق مسجد شیخ لطف‌الله تا پایان سال 1011 ساخته شده و اتمام ساختمان و تزیینات آن در سال 1028 قمری پایان یافت.کتیبهُ سر در مسجد شیخ لطف‌الله به خط ثلث علیرضا عباسی دز سال 1012 قمری است و معمار و بنای مسجد، استاد محمد رضا اصفهانی بوده است که نام او در داخل محراب مسجد در دو لوحهُ کوچک آورده شده است.شیخ لطف الله از علمای بزرگ شیعه از مردم میس و از قراء جبل عامل؛ لبنان امروزی بوده است که به دعوت شاه عباس اول، اصفهان را محل اقامت خود قرار داد.به منظور تجلیل ازاو  مسجد شیخ لطف‌الله برای تدریس و نمازگزاری وی اختصاص داده شد و وجه تسمیهُ مسجد مزبور به نام شیخ لطف‌الله از همین جهت است. شیخ لطف الله 6 سال قبل از در گذشت شاه عباس اول وفات یافت.مسجد شیخ لطف‌الله  داراى‌ گنبدى‌ است‌ که‌ از درون‌ و بیرون‌ با کاشى‌‌کارى‌هاى‌ زیبا پوشیده‌ شده‌ است‌. این‌ گنبد روى‌ چندین‌ تاق‌ کنگره‌ دار مرتفع‌ استوار است‌ و با آیات‌ قرآنى‌ آراسته‌ شده‌ است‌.در فراز مسجد شیخ لطف‌الله  دایره‌اى‌ وجود دارد که‌ داراى‌ منافذى‌ است‌ که‌ با تزیینات‌ فلزى‌ آراسته‌ شده‌ است‌ و براى‌ روشنایى‌ و تهویه‌ به‌ کار مى‌رود.این‌ گنبد به‌ نقوش‌ اسلیمى‌ بسیار ظریفى‌ تزیین‌ شده‌ که‌ در قشر خارجى‌ به‌ یک‌ ستاره‌ هشت‌گوش‌ ساخته‌ شده‌ از کاشى‌هاى‌ معرق‌ رنگارنگ‌ منتهى‌ مى‌شود.قلّه‌ آن‌ نیز به‌ کلاهکى‌ منتهى ‌مى‌شود که‌ با کره‌هایى‌ منظم‌ تزیین‌ شده است‌، محراب‌ از یک‌ طاق‌ دندانه‌ دار تشکیل‌ شده که‌ بر فراز آن‌ نقوش‌ ظریف‌ اسلیمى‌ نقش‌ بسته است‌.این‌ طاق‌ کنگره‌دار از داخل‌ داراى مقرنس‌هاى‌ صدفى‌ شکل‌ است‌ که‌ در انتهاى‌ آن‌ به‌ نقوش‌ گیاهى‌ زیبایى‌ آراسته‌ شده‌ است‌.مسجد شیخ لطف‌الله  از لحاظ‌ زیبایى‌ نقوش‌ و اسلیمى‌ هاى‌ به‌ کار رفته‌ در آن‌ بى‌نظیر به‌ شمار مى‌آید.در سال‌ 1307 با توجه‌ به‌ طرح‌های‌ اصلی‌ و کاشی‌های‌ موجود نسبت‌ به‌ مرمت‌ سردر و گنبد اقدام‌ شد‌. کتیبه‌ نمای‌ خارجی‌ گنبد نیز نشان‌ دهنده‌ تعمیراتی‌ است‌ که‌ توسط‌ اداره‌ باستان‌شناسی‌ در سال‌ 1315 انجام‌ شده‌ است‌.در جلوی‌ مسجد حوض‌ 8 ضلعی‌ زیبایی‌ قرار داشته‌ که‌ در سال‌های‌ 1316 تا 1318 برداشته‌ شده‌ است‌. در این‌ زمان‌ پوشش‌ کف‌ گنبد خانه‌ از جنس‌ گچ‌ بوده‌ و پنجره‌های‌ چوبی‌ منصوب‌ در آن‌ روشنایی‌ زیرزمین‌ را تامین‌ می‌کرده‌ است‌.محراب مسجد شیخ لطف الها از شاهکارهاى بى‌نظیر هنر معمارى و از زیباترین محراب‌های است که در مساجد دیگر اصفهان مى‏توان مشاهده کرد.  محراب مسجد شیخ لطف‌الله با کاشی‌کارى معرق و مقرنس‌هاى بسیار دلپذیر تزیین شده است. درون محراب دو لوح وجود دارد. در اطراف محراب کتیبه‏هایى به خط علیرضا عباسى و خطاط دیگرى که باقر نام داشته است، دیده مى‏شود.در این کتیبه‏ها روایاتى از پیامبر اکرم و امام ششم شیعیان امام جعفر صادق نقل شده است.اشعارى نیز بر کتیبه‏هاى ضلع‌هاى شرقى و غربى به چشم مى‏خورد که احتمالاً سراینده آنها شیخ بهایى، عارف دانشمند و شاعر بزرگ دوره صفوى است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۱ ، ۰۳:۲۵
رضا نورمحمدی
میل میلونه عجیب‌ترین بنای ساسانی!میل میلونه را شاید بتوان عجیب ترین بنای ساسانی لقب داد که در شهر نیمور در 5 کیلومتری شهرستان محلات در استان مرکزی قرار دارد. این میل، بنایی سنگی بسیار عظیم و باستانی است که از سنگ و ساروج ساخته شده و قدمت آن به دوره ساسانیان باز می‌گردد.میل میلونه بازمانده یک ساختمان سنگی عظیم با قدمت بسیار است که از سنگ و ساروج و در قسمت بالایی آن همراه با رگهای آجر ساخته شده است، همچون مجسمه ابوالهول به شدت فرسایش یافته است چنین به نظر می‌رسد که میل میلونه نبش یک ساختمان سنگی آجری عظیم بوده که چهار پایه داشته و حتی دو پایه از این چهار پایه تا حدود 90 سال پیش بر جای مانده بود. زمین های اطراف میل میلونه را از قدیم به نام چهار طاقی می‌شناختند و امروزه نیز چنین است.می گویند این بنا به احتمال زیاد باقیمانده‌ای از آتشکده‌ای به نام ورنه یا سرزمین محروسه پایینی است که در تاریخ باستان به آن اشاره شده ‌است. برخی نیز معتقدند این بنا برج مراقبتی برای قلعه جمشیدی بوده‌ است. با همه اینها، میلونه بنایی 8 متری است و ساختمان مربوط به میل آن 4 نبش است و زمینی به اندازه 4 جریب دارد که تقریباً برابر 3200 مترمربع می شود و داخل این نبش‌ها قرار می‌گرفته ‌است.در «تاریخ قم» درباره میل میلونه آمده است: «آن بنای عجیبی است و تا امروز نقش‌های آن باقی‌اند. در غرب نیمور در میان اراضى کشاورزى ستونى از سنگ‌هاى ریز که با ملات ساروج روى هم چیده شده‌اند وجود دارد. بلندى این ستون 7 تا 8 متر است و نشان از یک چهار طاقى دارد که آتشکده بوده است. این بنا را هم اکنون میل میلونه مى‌گویند، ولى به احتمال قوى باقى مانده آتشکدهء «وره» است که در کتب تاریخى هم از آن یاد شده است. قلعه جمشیدى که بنا به روایتى هسته اولیه نیمور بوده، ‌ کمى بالاتر از این آتشکده واقع شده است.»کشاورزان نیم‌وری به غیر از میل میلونه نام «چهار طاقی» را برای این بنا به کار می‌برند و زمین‌های اطراف میل میلونه هم به همین نام شناخته می شود. به گفته اکثر پیرمردان کهنسال آثار بسیار زیادی مانند حوض و حوضچه‌ها و … در زیر این زمین ها مدفون است. احتمال دارد که میل میلونه بقایای ساختمانی باشد که حدود (1050) سال پیش نویسنده تاریخ قم از آن به عنوان (خفرهاد) یا (خفریه) یاد کرده است. «گویند که نیم‌ور را سه برادر بنا کرده‌اند… و گویند که خواهر ایشان (خفریده) بنا کرده است و به نام خود نهاده و گویند که خفرهادبن سهره …. بنا کرده است و به نام خود نام نهاده و آن بنای عجیبی است و تا الیوم قایم و محکم است و نقش‌های آن باقی‌اند، گویا نقاشان آن بامداد در آن آمده و شبانگاه بیرون رفته.»میل میلونه در بین کشاورزان نیم‌وری به نام «چهار طاقی» نیز شناخته می‌شود. میل میلونه در سال 1386 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 19685 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۱ ، ۰۳:۲۵
رضا نورمحمدی
پارک ملی تندورهپارک ملی تندوره در شمال استان خراسان رضوی و در محدوده ای میان شهرستان های درگز، نوخندان، باجگیران و قوچان واقع شده است... تندوره یکی از بهترین زیستگاه های پلنگ ایران زمین است و دیدن پلنگ در این منطقه دور از انتظار نیست... وجه تسمیه تندوره: تندوره در زبان کردی جائی تنور مانند و گود را میگویند و بیشتر جاهای عمیق دره ها و گردابهای عمیق رودخانه ها را تندوره میگویند. تندور هم همان تنور نانوائی است. البته از نوع گلی و سنتی اش. اهالی این منطقه کرد کرمانج هستند. (با سپاس از فرید صدقی عزیز)فرم صخره ها و بلندی آن ها یادآوری می کند که در نزدیکی دره شمخال هستم و این بار زمستان سرد کوه های خراسان رو تجربه می کنم...برف روزهای گذشته جاده و کوه و دشت را سفیدپوش کرده و زیبایی دوچندانی به کوه های قره داغ و الله اکبر داده است...و ردی بر سپیدی جاده...گردنه الله اکبر در روزهای برفی زمستان...یکی از راه های ورود به پارک ملی تندوره تفرجگاه چلمیر یا چهلمیر می باشد...سرمای هوا و بارش سنگین برف در ارتفاعات و از طرفی آرامش پایین دست کوهستان، کل و بزها را برای به دست آوردن غذا به کنار جاده چلمیر کشانده است...در سکوت و آرامش زمستانی حاکم بر منطقه در حالی که مه غلیظی پارک را فرا گرفته است در چند قدمیشان هستیم و آن ها متوجه حضور ما نیستند...و هنگامی هم که متوجه حضور ما می شوند گویا معنای نگاهمان را فهمیده اند و با آرامش به چرای خود ادامه می دهند...سلطان صخره ها...حرکت گروهی کل و بزها پشت سر کل یا همان رئیس قبیله! همونی که شاخش از همه بزرگتره...علاوه بر پلنگ، پارک ملی تندوره زیستگاه قوچ و میش اوریال، بز و پازن، گربه وحشی، روباه معمولی، سمورسنگی، رودک، سنجاب زمینی، گربه پالاس، گربه جنگلی، گربه وحشی، گرگ، هما، عقاب طلایی، دال، مار کبری، افعی شاخدار، افعی معمولی، لاک پشت مهمیزدار و ... می باشد.گشت شبانه در منطقه چلمیر پارک ملی تندوره و جستجوی حیوانات شب گرد...محیط بانی چهلمیر و شب زمستانی به یادماندنی همراه با مه و برف...در مجموع شش پاسگاه محیط بانی در منطقه حفاظت شده و پارک ملی تندوره وجود دارد تا محیط بانان آن بتوانند در این کوه های بلند و دره های عمیق نگهبان حیات وحش ایران زمین باشند...شکوفه های برفی تندوره...امروز روز اصلی بازدید از پارک ملی تندوره است. هوا عالیست و از مه دیشب خبری نیست و این خبر خوشحال کننده ایست چرا که می توانیم خوب ببینیم و آن چه را می بینیم ثبت کنیم... آسه آسه به سوی سوژه...دسته ای بزرگ از کل و بزها و تماشای دوباره و چندباره آن ها...هما، این پرنده اسطوره ای ایران زمین که صبح روز اول به استقبالمان آمد و نشان از روزی پربار داشت. هما به راحتی دیده نمی شود و برای دیدن آن باید خوش شانس باشی. این روزها دیدن هما هم سعادت می خواهد...!البته طعمه ها هم در همه حال هوشمندانه مراقب شکارچیان خود هستند...تک درخت تنها بر فراز صخره ها و دیواره های تندوره...جمجمه گراز نگون بخت...مسیر گشت ما در این روز بین پاسگاه های چلمیر و شکرآب پارک ملی تندوره و درون تنگه می باشد...یافتن اولین ردپاهای پلنگ!پلنگ های منطقه فراوان ردپا و سرگین به جا گذاشته بودند و ما را به دنبال خود کشاندند تا این که نهایتا در تاریکی شب در دو نقطه متفاوت پارک یک پلنگ و دو توله دیده شدند...پارک ملی تندوره یکی از بهترین زیستگاه های پلنگ ایرانی است هرچند که این گونه این روزها وضعیت خوبی در سرزمین ما ندارد...کبک های بازیگوش سر از برف بیرون آورده اند...پایکا و تلاش برای بقای نسل...ما به جستجوی حیات وحش آمده ایم اما مگر می شود شاهکارهای طبیعت را در این سنگ های عظیم ندید؟ سنگ نگهبان تنگه... گویا ارواح ما را به تماشا نشسته اند...!این دیواره ها ابهتی دارند... صبح که از اتاق بیرون آمدم با یک منظره برفی فراموش نشدنی روبرو شدم...برف نرم و زیبای زمستانی همه جا را سفیدپوش کرده بود و هوا را دلچسب...در هنگام بازگشت گرفتار برف و کولاک زمستانی شدیم و از شمال شرقی ایران تا تهران حدود ۲۴ ساعت در راه بودیم؛ ساعاتی پرخاطره و به یاد ماندنی...در این روزهای گرم تابستان تصور چنین صحنه ای هم آدم رو خنک می کنه دلربایی خورشید و آسمان در غروب برفی جاده قوچان به سبزوار...و غروبی دیگر...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۲:۴۳
رضا نورمحمدی
خراسان گشتوقتی می گویی خراسان در ذهن عموم مردم سفر به مشهد نقش می بندد و دیگر هیچ!اما خراسان یک دنیا تاریخ است و یک دنیا طبیعت زیبا... از نهبندان گرفته تا باجگیران و از سبزوار تا سرخس... در این سفر بیش از 4000کیلومتر پیموده شد.از ریوش (Rivash) که زمانی از شکوه و بزرگی به مانند ری بوده سفر خراسان را شروع می کنیم و در اولین صبح سرد سفرمان از سرخی کوهستان و رودخانه اش  گرم می شویم...روستای کریز را نه فقط آبشار باغدشت و نه آب گرمش برایمان ماندگار می کند، بلکه  گرمای دل پیرمرد روستایی که با تمام وجود ما را به میهانی سفره اش فرا می خواند...راه شهر نزدیک است اما قرار نیست به شهر برسیم... باز راه به سوی بیراهه ها پیش می گیریم و نامق (Namagh) را با نام حقش جستجو می کنیم!تنگه زیبای کوهستانی رود معجن (Majan) و آبشار دیدنی اش را به سمت بایگ و ابریشم معروفش ترک می کنیم و به تماشای تاریخ، راهی تربت حیدریه و روستای سنگان و مزار شاه سنجان می شویم...مه ولات و خانه اعتمادی اش که برای ما و ساکنین خانه خاطره ساز شد را تا اوج قدرت معماران گذشته در برج علی آباد کشمر و برج فیروزآباد بردسکن به غروب نمکزار کویر شهرآباد پیوند می زنیم...هنوز لحظه ای که بانوی مهنه ای درب سرای ابوسعید ابولخیر را باز می کند را از یاد نبرده ام... بانویی که از مریدان شیخ می گوید و بغضی که از بی کسی در گلو دارد...گناباد را با قنات بزرگ و معرف قصبه می شناختیم اما مسجد جامع گناباد دنیایی بود از نقش و نگار و عظمتی کم نظیر و کارگاه سفال مند که خود تجربه ای شیرین بود...و کاخک (Kakhk) شهری که با آسیاب آبی اش معروف است و خیابان اصلی اش ما را به یاد باغ فین کاشان انداخت...مسجد جامع قاین و ساعت آفتابی اش، ابولمفاخر، قلعه کوه قاین و بوذر جمهر قاینی یا همان بزرگمهر در دامنه کوه ابوذر، این بار قاین را فراتر از زعفران و زرشکش در ذهن ما ماندگار می کند.در مسیر قاین به بیرجند از روم (!) عبور می کنیم و کنکاشمان درباره این نامگذاری به جایی نمی رسد.چهارده آبشار دامنه کوه های باقران و آب تنی در هوای سرد، و لختی درنگ در کنار سبدباف نابینای روستای چارده و حیرت هنوز ما از این که چطور هنرمندانه سبدها را رنگ به رنگ با چشم دل به زیبایی می بافد...باغ شوکت آباد بیرجند، ارگ کلاه فرنگی که اکنون ساختمان استانداری است و بازدید از آن به راحتی ممکن نیست، بند دره، قلعه بیرجند و بافت قدیم شهر نشان از گذشته ای درخشان در منطقه ای دارد که اکنون خراسان جنوبی نامیده می شود...اما ماخونیک؛ روستای لی لی پوت های ایران! روستایی که بارها و بارها از رفتن به آن منعمان کردند... اما رفتیم و در دردهای ماخونیک ماندیم... ماخونیک خود داستانی جداگانه دارد...قلعه فورگ درمیان (Darmian) و سیاه چاله یا راه فرار آن با بیش از 200 پله، مسجد هندوالان، قهستان (Ghohestan) و خرید شب عید و صف تنها شیرینی فروشی شهر و تکاپوی شب سرد سال نو...از اسفدن (Esfeden) راهی نشتیفان و آسبادهای هنوزپابرجای آن می شویم... اینجا هم جاده ای عجیب دارد تا بی انتها به دل کوهستان... و نشتیفان و سنگ مزارهای عجیب و غریبش...به مدرسه غیاثیه خرگرد (Khargerd) در نزدیکی خواف می رسیم در حیرت می مانیم و مدرسه نظامیه ای که اکنون هیچ از آن نمانده...از خواف که به سمت تایباد می روی میل تاریخی کرات (Karat) هنوز اقتداری دارد برای خود و چه ناشناخته است. مولانا ابوبکر در تایباد و مشهد ریزه و مزار شیخ عبداله در باخرز که البته با خواجه عبداله انصاری تفاوت دارد!مسجد عتیق تربت جام شکوهی به جا مانده از بیش از 700 سال پیش است که هنوز نقش و نگارهای آن به راحتی دیده می شود...تربت جام را به سوی صالح آباد و جاده مرزی سرخس ترک می کنیم و طبیعت بهاری را پیش چشم خود می بینیم. این جاده یکی از زیباترین جاده های این سرزمین است و رود تجن و هریرود در میانه و کوهستان های خیره کننده در سمت دیگر... طبیعت متفاوت مرز ایران و ترکمنستان مشابه جاده مرزی ایران و ارمنستان و نخجوان در مرزهای شمال غربی می باشد...نقش سیمرغ در آسمان نیلگونو سرخس؛ شهری که همیشه در ذهنم دست نیافتنی می نمود... شهری تمیز و با امکانات خوب... دریاچه بزنگان با طبیعتی بسیار زیبا و غار مزدآوند و جاده ای که هم چنان با زیبایی تمام به سمت غرب می رود و رباط شرف که بی نظیر بود و جاده ابریشمی که مرا صدا می زند هم چنان...ای وای که فرصت کم است و از کلات و اخلمد و چناران و قوچان و فاروج و شیروان عبور می کنیم تا به بجنورد برسیم و بابا امان و روستای حمید و بشقارداش و آیینه خانه و عمارت مفخم و ادای احترام به جان برکفان این سرزمین در مقبره شهدای جنگ جهانی بجنورد...عطر و بوی نان محلی در جنگل های گلستان...جاده خراب و کوهستانی و البته زیبای آزادشهر به خوش ییلاق و شاهرود و غرق شدن در هنر دست هنرمندان معاصر این مرز و بوم و پایان سفری دیگر...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۲:۴۲
رضا نورمحمدی
قله ویلیجیاقله ویلیجیا به ارتفاع ۳۳۸۰متر بعد از قله شهباز، بلندترین قله استان مرکزی محسوب می شود که در مجاورت روستای جاسب و در مرز استان های مرکزی، قم و اصفهان قرار گرفته است...روستای جاسب از هفت آبادی پشت سر هم شکل گرفته است که اهالی جوان تر به شهر قم مهاجرت کرده اند و به دو شغل عمده کبابی و قنادی مشغولند. جالب اینجاست که قله ویلیجیا برای اهالی جاسب چندان شناخته شده نیست و هر چند که این قله در میان کوهنوردان قم و دلیجان (به سبب قرار گرفتن در میان این دو شهر) معروف است، اما در میان مردم محلی اطلاع زیادی وجود ندارد...مسیر دسترسی به روستای جاسب: از جاده قدیم قم به اصفهان، پس از پشت سر گذاشتن سلفچگان به سمت دلیجان ادامه مسیر داده و حدود ۵ کیلومتر مانده به دلیجان در حالی که دریاچه کم آب سد پانزده خرداد را در سمت راست خود مشاهده می کنید، دوربرگردان را به سمت روستای جاسب برگردید...وجه تسمیه روستای جاسب: در گذشته های دور در شهر قم خشکسالی وسیعی اتفاق می افتد. مردم به مناطق کوهستانی و پرآب تر اطراف کوچ می کنند. یکی از این مناطق، روستای جاسب فعلی بوده است و اهالی جاسب از آن جایی که عمدتا به پرورش اسب مشغول شده اند این منطقه به این نام شهرت یافته است... جایی که در آن اسب پرورش می دهند...امسال بر خلاف سال های گذشته حجم برف در پای کوه بسیار کم است اما هر چه بالاتر می روی طعم خوش برف در زیر گام ها حس می شود...به نظر میاد یکی از اصلی ترین کوریدورهای هوایی مرکز ایران از نزدیکی قله ویلیجیا رد می شود!در ساعاتی که ما در تلاش برای صعود به قله بودیم ده ها هواپیما مشاهده شده و البته سوژه مناسبی برای عکاسی ما...اینجا نمایشگاه قلل زیبای ایران است؛ اگر هوا خوب باشد تعدادی از قلل معروف ایران را می توانی از روی یال صعود ویلیجیا ببینید...جالب است بدانید که یکی از زیباترین جاده های کوهستانی و صخره ای ایران در این منطقه واقع شده است و آن جاده ای است که روبروی سد پانزده خرداد به سمت روستای جاسب می آید.قله کرکس از پشت قله ویلیجیا دیده می شود...و لحظه ای که گام هایم سست شد...سنگچین نشانه قله ویلیجیازیباترین لحظات این صعود: دماوند سرافراز رخ می نماید...فاصله مستقیم و نقطه ای قله ویلیجیا تا قله دماوند بیش از ۲۰۰ کیلومتر است که به لطف هوای نسبتا خوب آن روز به یادماندنی، زیارت دماوند سرفراز نصیب ما شد... و کمی آنطرف تر قله توچال از میان دود و دم تهران سر بر آورده است...صعود به قله ویلیجیا نیاز به آشنایی با اصول اولیه کوهنوردی و سنگ نوردی دارد، چرا که در بخش هایی از مسیر به خصوص در پای قله دست به سنگ خواهید شد...و سرانجام تیم انجمن کوهنوردان قم بر روی قله ۳۳۸۰متری ویلیجیا...خطر ریزش بهمن: برف های کوهستان که یخ می زند، وقتی برف تازه می آید و حجم بارش هم بالا باشد و روزهای بعد از بارش هوا آفتابی باشد این روزها خطرناک ترین زمان برای صعود خواهد بود...خطر ریزش بهمن در قله ویلیجیا بسیار جدی است! در سال های گذشته دوستان کوهنوردم از نزدیک با آن مواجه شده اند...سایه ای بی انتها! وقتی به دل خورشید می زنی، امتداد می یابی...و لختی آرامش در کنار چشمه پرآب در پای کوهستان ویلیجیا...مشاهده تخریب کوهستان و جاده سازی گسترده برای انتقال تجهیزات نظامی در این منطقه دلمان را آزرد...در این که بعضی ساخت و سازها برای یک کشور اجتناب ناپذیر و ضروری است شکی نیست اما می شود با مدیریت بهتر از احداث جاده های عریض و طویل و ساخت و سازهای وسیع در مناطق بکر خودداری کرد. خیلی وقت ها زمین ارزان یا رایگان ما را به سمت کوهستان می کشد!امیدوارم با اتفاقاتی که در پای این کوه در حال رخ دادن است، مسیر صعود به قله ویلیجیا مسدود نشود و کوهنوردان و علاقمندان کوهستان همچنان شانس صعود به این قله زیبا را داشته باشند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۲:۴۱
رضا نورمحمدی
شهر خیالی کلوت ها و رود شوررشته کوه جفتان در نزدیکی جاده کرمان به شهداد...کلوت به سازه های خشتی گفته می شود که به صورت کاملا طبیعی شکل گرفته است...این ساختمان های خاکی طی سال های بسیار و بر اثر فرسایش بادی شکل می گیرد...یکی از بهترین نمونه های کلوت ها در دنیا، در دشت لوت ایران واقع شده است...شهر خیالی کلوت ها در نزدیکی شهر شهداد، در استان کرمان قرار دارد...کافی است در این شهر کمی خیال پردازی کنید تا هر آن چه می خواهید را جلوی چشمان خود ببینید...قورباغه...مجسمه ابولهول...ریتون شیر بالدار...اهرام مصر...برج میدان آزادی...کمپ کویری شهداد یکی از بهترین کمپ های کویری ایران و اولین نمونه آن است که در نزدیکی شهر شهداد بنا شده است...یکی از قدیمی ترین تمدن های بشری در این جا شکل گرفته است که حدود ۵۰۰۰ سال قدمت دارد...فرضیه ای وجود دارد که این سرزمین را آرت می گفته اند و تمدنی به نام آراتا تا جیرفت و کنارصندل(Konar Sandal) را پوشش داده است...کویر لوت... اینجا همه چیز زلال است...تا بیکرانه ها از آن توست...سید جان بیا پایین هزار تومنت رو بگیر رود شور تنها رود همیشگی دشت لوت است...سرچشمه های رود شور در بیرجند می باشد که به سمت سرزمین های جنوبی و کویر لوت جریان می یابد...درازای رود شور یا کال شور به ۲۰۰ کیلومتر می رسد و حتی در گرمترین ماه های سال بخش زیادی از آن آب دارد...عبور از رود شور کار چندان ساده ای نیست و اگر با دقت انجام نشود، حتما در جایی فرو خواهید رفت...جریان آب را به راحتی در این دشت سوزان می توان دید...و شبی مهتابی در کنار رود شور در قلب ایران زمین...در کویر لحظه ای نباید غافل شوی از دیدن زیبایی ها...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۱ ، ۰۲:۴۰
رضا نورمحمدی